نتایح جستجو

  1. nazanin jamshidi

    سلاام عزیزم... خوبی؟ عطر نفس هات رو با تمام وجود حس می کنم...:heart: بله خانمم خدا رو شکر رمان...

    سلاام عزیزم... خوبی؟ عطر نفس هات رو با تمام وجود حس می کنم...:heart: بله خانمم خدا رو شکر رمان اولم مخاظب خودش رو پیدا کرد و پرفروش ترین کتاب نمایشگاه و انتشارات شد...;) دلم میخواد یه روزی... یه جایی...یه وقتی ببینمت و یه جلد از رمانم رو تقدیمت کنم ...البته به پاس محبت های بی شمارت...:gol...
  2. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  3. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  4. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  5. nazanin jamshidi

    فرشی از گل پاهایم را نوازش می کند... بارانی از جنس محبت هستی ام را بوسه می زند... و بادی...

    فرشی از گل پاهایم را نوازش می کند... بارانی از جنس محبت هستی ام را بوسه می زند... و بادی مهربان موهایم را به پایکوبی می کشاند...... من در زیر چتری از خاطرات ناب و دوست داشتنی ام ایستاده ام به خاطرات شیرینم و در حقیقت به تو می اندیشم! به تو که روح مرا... جسم مرا... قلب مرا تسخیر...
  6. nazanin jamshidi

    در آغوش تو رقصان می شوم و طعم عشقی از جنس دریا... از جنس زمین ... از جنس بوسه های پرورگار...

    در آغوش تو رقصان می شوم و طعم عشقی از جنس دریا... از جنس زمین ... از جنس بوسه های پرورگار... را با شراب ناب بوسه هایت نفس می کشم... و جانی تازه می گیرم... عشق زمینی من! تو جلو ه ای از آینه ی محبت لایزال خداوندی... تو آنقدر پاک و بی آلایشی که شک دارم محصور حصار دنیا باشی تو از تبار...
  7. nazanin jamshidi

    با دسته گلی رغوانی، به پاکی احساس و عاطفه ات به انتظار ایستاده ام... تا سمفونی قدمهایت گوشم...

    با دسته گلی رغوانی، به پاکی احساس و عاطفه ات به انتظار ایستاده ام... تا سمفونی قدمهایت گوشم را بنوازد... من شورمندانه دز منتهای کوچه،به استقبال نگاه مهربان وبی آلایشت بیایم... و با ذبح کردن هستی ام به پای تو بودنت را جاودانه سازم... نازنین فاطمه جمشیدی [IMG]
  8. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    شکوفه هایی از برف بر اندام ظریفم بوسه می زند... لب هایم را به لبان تو می بخشد... و پیچک دستان تورا محصور تن ظریفم می کند... عشق اهورایی من! در این هوای سرد و زمستانی، با هرم نفس های تو بهاری می شوم... و در میان بازوان قدرمند تو به بهشت می رسم... بهشت من...
  9. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    دوست بی همتای من! لمس نگاهت لکنت می اندازد بر زبانم... دردت به جا... دردت به جا... دردت به جانم... من اینجا هستم درست در کنار تو، ماه آسمانم! کافی است دستانت را پیش آوری و دستانم رابگیری... مرا در در کنارت رها کنی... غم هایت را به من ببخشی.... و از مکنونات دلت سخن بگویی... آنگاه خواهی...
  10. nazanin jamshidi

    عزیزم مرسیییییییییییی که کنارمی... من باید برم... مواظب خودت (دوست ماه من) باش:gol:

    عزیزم مرسیییییییییییی که کنارمی... من باید برم... مواظب خودت (دوست ماه من) باش:gol:
  11. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

  12. nazanin jamshidi

    مرسییییییی... مدبون چشمان زیبای شما هستم...:gol::gol::gol::gol: خانم خوشگلم سپاسگذارم که هم...

    مرسییییییی... مدبون چشمان زیبای شما هستم...:gol::gol::gol::gol: خانم خوشگلم سپاسگذارم که هم نامه های منو می خونی و هم با قلم دلنشینت نامه می نویسی... میبوسمت:love:
  13. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    من پر از دلتنگی و بارانم ... این تویی که با زمستان غریبه ای و با پاییز بیگانه... تو پر از نور و احساسی...تو بهاری...تو تابستان وصالی... و من خسته از هر ناکامی... از هر دلواپسی..از هر نگرانی به سوی تو پر کشیده ام... مرا در آشیانه ی آغوشت محصور کن...که من بی تاب ترین شیرین ام... نه فرصتی...
  14. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  15. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  16. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  17. nazanin jamshidi

    خوبی خانمم؟ [IMG]

    خوبی خانمم؟ [IMG]
  18. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    همسفرم به من بنگر... کافی است به من نگاه کنی... من تمامی مکنونات دلت را از آینه ی زلال چشمانت می خوانم... چشمان تو آنقدر پاک و بی آلایش است... آنقدر زیبا و بی همتا.... که نمی تواند جز صداقت، سخنی را بگوید... عزیز ترینم به من نگاه کن! تا از غزل سرایی چشمانت، دیوان احساسم را بسرایم... تا...
  19. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    غروب همیشه میعادگاه من و توست لحظه ای که هر دو به آسمان خیره می شویم... سرخی شفق را به زیبایی گلهای ارغوانی عشقمان نسبت می دهیم و در لحظه ی فراق خورشید و آسمان،دست هایمان را به هم می بخشیم و امتداد نگاهمان را به بوسه ی پرورگار می سپاریم... پرورگاری که ما را برای هم آفرید و یک روح را در...
  20. nazanin jamshidi

    غروب همیشه میعادگاه من و توست لحظه ای که هر دو به آسمان خیره می شویم... سرخی شفق را به زیبایی...

    غروب همیشه میعادگاه من و توست لحظه ای که هر دو به آسمان خیره می شویم... سرخی شفق را به زیبایی گلهای ارغوانی عشقمان نسبت می دهیم و در لحظه ی فراق خورشید و آسمان،دست هایمان را به هم می بخشیم و امتداد نگاهمان را به بوسه ی پرورگار می سپاریم... پرورگاری که ما را برای هم آفرید و یک روح را در...
بالا