نتایح جستجو

  1. mani24

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    چاپلوسی " ... هم " شنونده " را " فاســـــد" میکند ... هم " گــــوینده " را .....
  2. mani24

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    خدایم را دوست دارم ، و با وفا تر از او سراغ ندارم ! شاید ؛ به رسم همین وفاداریست ، که عزیزانم را به او می سپارم ... !!!
  3. mani24

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    زِنـدگـے کـטּ بـﮧ شیوه خودت … با قوانیـن خودت... مَردم دلشاטּ مـےخواهد موضوعـے براےِ گفتگو دآشتـﮧ باشنـد ، بَرایِشاטּ فَرقـے نِمـے کنـد چِگونـﮧ هَستـے چـِﮧ خوب .. چـِﮧ بـد .. موضوعِ صُحبتشاטּ خواهـے شـد .. پس زنـدگـے کـُـטּ بـﮧ شیوه خودت … چـِﮧ خوب… چـِﮧ بـد ... !!!
  4. mani24

    قصه ما مثل شد(ریشه ضرب المثل ها)

    آدم برهـنه از آب نمی ترسد کسـی که چیزی برای از دست دادن ندارد ، از هیچ چیز واهمه نمی کند
  5. mani24

    داستان های شیرین"بهلول"

    حكايتهاي بهلول حكايتهاي بهلول حكايتهاي بهلول به نام خدا دوستان محترم در اين تاپيك قصد داريم با حكايتهاي بهلول از مريدان امام موسي كاظم (ع)اشنا شويم . شايد پندهاي موجود در اين داستانها به كسي جهت ادامه زندگي مسير تازه اي داد يا حق
  6. mani24

    حکایت ولطایف نغز وشنیدنی

    روباه: در هنگام طلوع خورشيد،روباهي از لانه اش بيرون آمد و با حالتي سراسيمه به سايه اش نگاه کرد و گفت:امروز شتري خواهم خورد!سپس به راه خود ادامه داد و تا ظهر به دنبال شتر گشت.آنگاه دوباره به سايه اش نگريست و گفت:آري!يک موش براي من کاف است!
  7. mani24

    حکایت ولطایف نغز وشنیدنی

    مترسک: از مترسکي سوال کردم:آيا از تنها ماندن در اين مزرعه بيزار نشده اي؟ پاسخم داد و گفت:در ترساندن ديگران براي من لذت بياد ماندني است پس من از کار خود راضي هستم و هرگز از آن بيزار نمي شوم! اندکي انديشيدم و سپس گفتم:راست گفتي!من نيز چنين لذتي را تجربه کرده بودم. گفت:تو اشتباه مي کني زيرا کسي نمي...
  8. mani24

    داستان هاي كوتاه

    یک ماه به فارغ التحصیلی ام از دبیرستان مانده بود و از همیشه قاطع تر بودم که با صندلی چرخدار دستی ام در طول تالار فارغ التحصیلان حرکت کنم. می دانید من بیماری مغزی مادرزادی دارم و به همین دلیل نمی توانم راه بروم. برای آنکه در جشن فارغ التحصیلان شرکت کنم، هر روز با صندلی چرخدار دستی ام تمرین می...
  9. mani24

    داستان هاي كوتاه

    امه های گفت و گو در غرب، مخصوصا آمریکا، طرفداران زیادی دارد. اپرا وینفری، مجری برنامه ی گفت و گوی اپرا یکی از ثروتمندترین افراد جهان، مجری یکی از همین برنامه های گفت و گو است. اپرا وینفری در ۲۹ ژانویه ی ۱۹۵۴، در شهر کوسیوسکو ایالت می سی سی پی به دنیا آمد. وی در برنامه هایش اغلب به مشکلات...
  10. mani24

    داستان هاي كوتاه

    در زمان جنگ، آبراهام لینکلن اغلب به بیمارستانها سر می زد و با سربازان زخمی صحبت می کرد. یک بار دکترها به سرباز جوانی گفتند که در آستانه ی مرگ است. لینکلن بالای سر او رفت. رئیس جمهور از او پرسید: «از دست من کاری بر می آید؟» سرباز که لینکلن را نشناخته بود، به زحمت گفت: «می شود یک نامه به مادرم...
  11. mani24

    داستان هاي كوتاه

    هرگاه در زندگی مأیوس و ناامید می شوم، با یاد جیمی اسکات کوچولو، خود را از ناامیدی رها می کنم. جیمی دلش می خواست در نمایش مدرسه به او هم نقشی بدهند.مادرش به من گفت که بارها از پسرش شنیده است که از ته دل آرزو دارد برای نقشی انتخاب شود، ولی او امیدی به انتخاب جیمی نداشت. روزی که قرار بود نقش ها...
  12. mani24

    برنگ خدا (روايات و داستانهاي اسلامي و مذهبي)

    دو ماه به کریسمس مانده بود که آلمی رز نه ساله، به من و پدرش گفت که یک دوچرخه نو می خواهد. دوچرخه کهنه اش خیلی بچه گانه بود و یک لاستیک نو لازم داشت. هر چه به کریسمس نزدیک تر می شدیم، به نظر می رسید که اشتیاق او برای داشتن دوچرخه ی نو کاهش می یابد، یا ما این طور فکر می کردیم. چون دیگر اشاره...
  13. mani24

    برنگ خدا (روايات و داستانهاي اسلامي و مذهبي)

    راهب پیری کنار جاده نشسته بود. با چشمانی بسته و چهار زانو روی زمین نشسته بود و دستهایش روی زانویش بود. او در حال مراقبه بود که صدای خشن جنگجویی سامورایی مراقبه ی او را به هم زد: «پیرمرد، به من درسی از بهشت و جهنم بیاموز!» ابتدا راهب خود را به نشنیدن زد و پاسخی نداد. اما کم کم چشمانش را باز...
  14. mani24

    برنگ خدا (روايات و داستانهاي اسلامي و مذهبي)

    چند سال پیش که یک دوره ارتباطات را می گذراندم، روش غیر عادی را تجربه کردم. استاد از ما خواست که از هر چیزی که در گذشته از آن احساس شرمندگی، گناه و پشیمانی می کنیم، فهرستی تهیه کنیم. هفته بعد از شرکت کنندگان در کلاس خواست تا فهرست خود را با صدای بلند بخوانند. کار ویژه ای به نظر می رسید. اما...
  15. mani24

    برنگ خدا (روايات و داستانهاي اسلامي و مذهبي)

    حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم گفت: دارم میمیرم گفتم: یعنی چی؟ گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟ گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد...
  16. mani24

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ 7م رتبه
  17. mani24

    جمله های زیبا

    دست به دامن خدا که می شوم چیزی آهسته درون من به صدا می آید که... نترس! از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست...!
  18. mani24

    جمله های زیبا

    چه داستان غریبی است داستان زندگی ! دستی که داس را برداشت ؛ همان دستی که گندم را کاشته بود . . .
  19. mani24

    *******ختـــــــــــــــــــ? ?ـــم قـــــــــــرآن ویــــــــــــژه مــــــــــاه مبارک رمضـــــــان*******

    ... خدایا ... مگر می شود دوستت داشت و راهت را در پیش نگرفت؟! اگر مرا ایمان است، عصیان چرا؟! دستگیرم باش، می خواهم از مؤمنان درگاهت باشم؛ تا دوستت بدارم چون آنان ... بارانم؛ عطر نرگس در هوای دشت جاریست؛ اما من هنوز در تنگنای گناهانم محصور شده ام؛ شرم دارم که بگویمت، اما می دانم! که این...
  20. mani24

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    בلَـــمْ پُـــرْ اَزْ حَــرْفـــْهــآييســـْـتْ كـــه هيچْــكَــسْ حـآضِــرْ بــه گــوشْـ دادَنَــشْ نيســـْتْ جُـــزْ... בفْتَـ ــ ــرِ خــ ــ ــآطــِرآتَـ ــ ــمْ ...
بالا