نتایح جستجو

شایدیکم قیافش خوب باشه(چشای رنگی و..):whistle: اماازنظرتیپ افتضاحه

100تابرای سلامتی اقا

صفحه 155 – آیات 38 تا 43 –سوره اعراف

سلام بچه هامن دارم ازعذاب وجدان میمیرم!یکی ازبچه های یونی پدرش فوت کرده بودمن هرچی باهاش تماس گرفتم جواب نداد؛حقیقتش منم ازفکرش اومدم بیرون حالاکه موقع امتحانه زنگیده میگه چرابه استادامشکلمو نگفتین درساموحذف شدم:(به نظرتون من خیلی اشتباه کردم؟

saaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaalam;)

به نظرمن اگه جایی میدرسیدکه استاداش بارشون نیس حتمادروس اصلی روکلاس برین که حداقل یه کم مهارت پیداکنین!!البته من اینکارو100%انجام میدم:)

الَّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا و نَبیـِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ بارخدایارحمت فرست به آقا و پیغمبر ما حضرت محمد و آلش مَااختَلَفَ المَلَوانِ وتَعاقَبَ العَصراَنِ مادامی که کشتی رانان در رفت وآمدند و شب وروز وَکَرَّالجَدیداَنِ واَستَقبَلَ الفَرقَداَنِ وَبَلِّغ تکرار میشود وستارگان باز می تابند...

وااااقعامعلوم نبود؟:surprised:100%شما;)

الان خوشی؟واقعاکه........:w20::w05::razz:

مثه اینکه باتوجه به پست دوستمون نبایدجواب بدم امادرهرصورت نه!!:redface:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

نه شرمنده:surprised:

اهان پس شماهم تودعوابودی!!من ازادتهران غربم والبته سخت افزار:d

حتما عزیزم ؛شایداگه صدقه بدی حالت یکم بهترشه:smile:

سلام مثه اینکه اینجادعواشده وبچه های کامپیوتراعصاب ندارن:eek:درهرصورت منم خواستم خودمومعرفی کنم من khanommohandesamo ,20سالمه والبته ترم2 هستم درخدمتتون:rambo:

2)#include <cstdlib> #include <iostream> using namespace std; int main(int argc, char *argv[]) { int i,a=0,b=1,c,n; cout<<"enter a number:"; cin>>n; if (n>0) cout<<"\n"<<a<<" "; if (n>1) cout<<b<<" "; for(i=3;i<=n;i++) {c=a+b; cout<<c<<" "; a=b; b=c;}...

1) #include <cstdlib> #include <iostream> using namespace std; int main(int argc, char *argv[]) { int a,b,i=0; cout<<"enter 2 number:"; cin>>a>>b; while (a>i) i++; while (b>i) i++; cout<<"max="<<i<<"\n"; system("PAUSE"); return EXIT_SUCCESS; }

شــبا وقـــتی که بیــداری .. خــــدا هـــم با تو بیداره تا وقـــــتی که نــخوابی تو .. ازت چـــــش ور نمیداره خـــدا می‌بــــینه حالــت رو .. خدا میــدونه حست رو از اون بالا میـــــــاد پایین .. خدا مـــی‌گیره دستت رو خدا میـــدونه تــو قلبت .. چه اندازه تــــــو غم داری...

پـــدر؛ این مرد بی ادعا ... روزی برای پدرهای پیر پدرها که پیر می شوند کمتر دیده می شوند، علقه های عاطفی مادر با فرزندان در بسیاری موارد تا دوران پیری مادر را همراهی می کند، اما پدران زیادی به خاطر وابستگی...

ooooooooooooooooooooops,khob bod:w27: