نتایح جستجو

ببین کی اومده.... سروین خاله!!!:thumbsup2: یعنی ما انقدر بی ارزشیم که یه سر نمیزنی به این باشگاه... بابا دمت گرم....(تی جانا قوربان:D) میدونم از فشار خر زدن وزن کم کردی ولی عیب نداره:w02: بزرگ میشی یادت میره.... :lol: حالا دیگه چه خبر...از آب و هوا بوگو... تهران که هی میشه جهنم هی میشه...

آرامش خیالت قصد امید دارد امید در نگاهت آرام جان دارد

باشه خانم مدیر....

اگه نمیتونم خودمو باهات وفق بدم منو ببخش مادربزرگ... اختلاف سنیه دیگه....

اخراج کن ...منو میترسونی..... از کی تاحالا سر کارگر عملگی میکنه دختر جان... عیب نداره...سن زیاد فراموشی میاره... عیب نداره یه روز اون خونه بازسازی میشه و تو هم با آرامش اونجا آرام میگیرید....

همینه که میگن دخترا نباید مدیر بشن ...چون جنبه ندارن ... فورا حرف از اخراج و اینا میزنن...به بحث و گفتمان هیچ حرفه ای ندارن...میخوان سریع میدون رو ترک کنن یا از این کارا... خب مرد نیستید تا آخرش مبارزه کنین...

همه رو برق میگیره ما رو کبریت سوخته..... شما خوب نیست با این سن و سال کار کنی.... عملگی هم یه سن مخصوص به خودشو داره....

دیدی این آرامش پیچوندتت... حالا خودم حسابتو میرسم...البته اگه اون بود کار من راحت تر بود...

تو میخوای حال منو بگیری!!! بپا شصت پات نره تو چشه آرامش....

نشد دیگه نشد دیگه آرامش....قرار نبود گریه کنیا.... من و تو باهم دوستیم.... من هیچ وقت نمیام جای تو رو اونجا بگیرم...با آناهیتا هماهنگ کردم چند شب که خونه و جای خواب نداری ، بری پیشش ...چون میدونم خیلی دوسش داری با اون هماهنگ کردماااا....

نه دیگه نگرفتی چی شد!!! رفتم گندکاریای تو رو جم و جور کردم... آخه آرامش رو میخوام یه چند شب بفرستم خونت ... بنده خدا جای خوابشون رو دارن بازسازی میکنن جا نداره... خانه ِ سالمندان رو میگم...اگه خواستی باهاش هماهنگ کن شب بیاد پیشت....

میگم اگه شبا اونجا خواب راحت نداری میتونم کمکت کنماااا... رو در وایسی نکن....هیچ وقت این چیزا رو مخفی نکن ... خواب خوش یه نعمته....

ترسو منم؟؟؟ ترسو اونیه که میره وسط دعوا دوستاشو میاره(البته هیچ فرقی به حالت نمیکنه..!!آرامش خیلی چیزه!!!بهش دل نبند!!!)

رفتم تو کمد بگو چی دیدم؟؟؟ همون بساط منقلی رو که از اون شب قایم کرده بودی!!!!! پام سوراخ شد!!!

میترسم یه چی بهت بگم آخر عمریت یه بلایی سرت بیاد بمونی رو دست بابا مامان بی چارت.... میگن خانه ی سالمندان رو دارن باز سازی میکنن... مشکل که نیست برات؟؟؟ پتو متو کم ندارین...؟!

هوا چطوره آرامش؟؟؟ اینجا باد داره میاد شدید!!!( بغل پنکه نشستم!!!!) برو نذار زخمای بدنتو تازه کنم... تازه شمشیرمو غلاف کردم!!!

رفتی یه یار زاقارت مثل خودت اوردی کمکت کنه بچه...هر دو تونو دماغتونو بگیرم دو دقیقه ای خفه اید... اون یکی رو نگو که یه پاش لب بوم.....

برو باد بیاد.... حالا احترام موی سفیدتو دارم آرامش ... برو نذار اون روی من بالا بیاد...چیه بازن کرم پودر تموم کردی؟؟؟؟

باز رفتی همستر بخری ؟؟؟ اون بدبختا هم میدونم تو چه عجوبه ای هستی دستتو گاز میگیرن!!!! آواتار به اون نازی رو ول کردی رفتی واسه من لاو ترکوندی....

الانه که دیگه دخلتو بیارم دختر....خودم میکشمت(هه هه هه هه هه)