نتایح جستجو

  1. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    ممنون عزیزم من اون تیکه ای رو که دارم واست میزارم منتها نمیدونم کامله یا نه شرمنده:( شبی از شبها ای تو اینه هر پاکی ای پاک با تو باور کردم که جهان خالی از اینه ی پاکی نیست شبی از شبها تو به من گفتی شب باش من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود شب شب گشتم به امیدی که تو فانوس شب من باشی
  2. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    با تو باور کردم که جهان خالی از اینه ی پاکی نیست شبی از شبها تو به من گفتی شب باش من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود شب شب گشتم به امیدی که تو فانوس شب من باشی
  3. الهه_م

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    سلام گلم خوبی؟ والا منم نمیدونم چی شد چی نشد امروز سر زدم
  4. الهه_م

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    ارغوان گلم سلام راستی ترم چندی؟ چرا ++c ؟ همون #c رو بخونی که بهتره
  5. الهه_م

    صندلی داغ : فائزه(faezeh_asal)

    سلام فائزه جونم خوبی گلم؟ 1.عشق رو تو یه جمله تعریف کن 2.ارزوی محال؟ 3.گفتی سنگ صبوری واسه دوستات،سنگ صبور خودت کیه؟ 4.نظرت راجع به ازدواج چیه؟ 5.به نظرت این عشق بعد از ازدواج که میگن همون عادت نیست؟ 6.دوست داری چند سال عمر کنی؟ 7.اهل شعروشاعری هستی؟اگه اره شاعر مورد علاقه؟ 8.به شانس اعتقاد...
  6. الهه_م

    تا توانستم ندانستم لیک وقتی که دانستم توانستن نبود.

    تا توانستم ندانستم لیک وقتی که دانستم توانستن نبود.
  7. الهه_م

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    سلامتی شما چه خبر؟ بچه ها بالاخره چی شد؟ قرار بود یه سری کتاب بخونیم راجع بهش حرف بزنیم............ اینکارو کردین یه نه؟ زمان تحویل پروژم افتاد 15 بیشتر میتونم در خدمتتون باشم;)
  8. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    وای بچه ها چرا اینجا اینجوری شده؟ رقابت بیش از حد بالاست;)
  9. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    من از شادابی باغ زمرد کودکی به راه افتاده بودم ایینه ها انتظار تصوریم را می کشیدند درها عبور غمنک مرا می جستند و من می رفتم می رفتم تا درپایان خودم فرو افتم
  10. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    تردید من برگ نگاه می روی با موج خاموشی کجا ؟ ریشهام از هوشیاری خورده آب من کجا فراموشی کجا دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب
  11. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر عاشق شدن خود یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
  12. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    تنها در بی چراغی شبها می رفتم دستهایم از یاد مشعل ها تهی شده بود همه ستاره هایم به تاریکی رفته بود مشت من ساقه خشک تپش ها را می فشرد
  13. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    در این اتاق تهی پیکر انسان مه آلود نگاهت به حلقه کدام در آویخته ؟ درها بسته و کلیدشان در تاریکی دور شد
  14. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    تصویری به شاخه بید آویخته کودکی که چشمانش خاموشی ترا دارد گویی ترا می نگرد و تو از میان هزاران نقش تهی گویی مرا می نگری
  15. الهه_م

    حلال کنید!

    وای خوش به حالت ایشالله به سلامتی بری و برگردی منم دعا کنیا قربونت:gol:
  16. الهه_م

    صندلی داغ : کامران(Kamran Razzaz)

    سلام کامران خان خسته نباشی شرمنده اگه سوالا تکراریه به بزرگی خودت ببخش فرصت نکردم به صفحه های قبل نگاه بندازم 1.رابطه بین عشق و نفرت؟ 2.دوست داری چند سال عمر کنی؟ 3.ارزوی محال؟ 4.الان غول چراغ جادو روبروت نشسته یه ارزو بکن 5.تا حالا شده بخوای خودکشی کنی؟ فعلا همینا رو داشته باش برمیگردم;)
  17. الهه_م

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    منم همچنان هستم:D البته چون مجبورم رو پروژم کار کنم زیاد نمیتونم تو بحثا شرکت کنم ولی سعی میکنم در جریان باشم
  18. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    تمام هستیم یک قلب پاک است که ان را زیر پایت میگذارم:gol:
  19. الهه_م

    مشاعرۀ سنّتی

    رود تابان بود و او موج صدا خیره شد چشمان ما در رود وهم پرده روشن بود او تاریک خواند طرح ها دردست دارد دود وهم
  20. الهه_م

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    جالبه ولی اخه چه جوری؟مثلا بگو فردا چی بخونیم؟
بالا