نتایح جستجو

سرم داد زد ....برو یکم دهباش کن :D...شوخی میکنما ..مگه جرات داره به من حرفی بزنه سیاوش؟:cool:

بله دیگه حالا خدا رحمتمون کنه دیگه ..اره؟!:razz:

سیاااااااا رو دهبا تن:redface:

ویدایی رفتی منو تنها گذاشتی واسه دعوا؟:cry::D

اوه اوه چه خطریه:biggrin:پس برم کبریت بیارم اینجوری نمیشه اخه خودش روشن نمیشه:razz:....همه رفتنا ..ازبس نیومدی بچه ها پیچیدن رفتن

اومد ..بده بهش بریم ..من اماده ام الان میام:w21:

ولی سینا دوسش داره ..پس ماهم باید تلاش کنیم عاشقش بشیم ..ببین چه خوشگله سیا;)واسه توخانومه نازه باوقاره ووواسه منم اقاست غیرتیه ....:D

رفته حتما بدرسه .....تو برو نامه روبیار که اینجا خلوت شده باز کنیمش:D

اااا نه بابا ...الان این قلب واسه مهندسی شیمیه؟:biggrin:...اره اینونگیم چی بگیم ...بذار ارشدو بخونی اونموقع معلوم میشه عشقته یانه;)

چی میگه نمیشنوم که:(

سیا هی میره هی میاد ...رفته دنبال چاپار ...یعنی تلفن ندارن نامه میدن:biggrin:

از سینا یادبگیر بمنم یاد بده ...:(منم میخوام خواهری

سودی نامه باز شد بمنم بگینااااا:D

همچین تحفه ای هم نیستاااا یکم مشکل داره ...:D....ایشالا اگه بطلبه میبینیش این عتیقه جدیدو:)

ببین ازنامه شروع شد باز رسید به مهندسی شیمی ....:mad:یعنی میخوام داد بزنما:w06:همه چی اخرش میشه همین

یه بار بیای یونی پیش رییس دانشگاه جدید حالت خوب میشه ....:D

نامه چی شد ....سیا با نامه فرار کرد ......رفت محوبشه

اره اصلا خواهر یعنی همین ...نامه شو باید میدیدیم دیگه ..البته بمن نگفتی چی نوشته بودا:razz:

اهان سیا سبیل داره وترسناکه؟:D نترس ویدا خودم کنارتم ....من یه دوسالی کاراته کارکردم ...سیناهم رزمیکاره ....سیا نمیتونه بزنه مارو............سودیییییی چی شد!

.....چون از دانشگاهت از وطنت دور شدی اینجور شدی ...بیا پیش استادای یونی درست میشی:cry: