نتایح جستجو

  1. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بـَعضــی آه هـا را هـَرچـِقدر هم از تـه دل بــِكشـی سيـنه ات خـالـی نمـيشـود امروز سـينه مـَن پـُر از همان آه هـاست!!!
  2. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    مفهوم شعله های سرکش نگاهت را نمیفهمم چرا اینگونه نگاه میکنی قلبم را که مدتهاست تسخیر کرده ای نکند جانم را نشانه گرفته ای
  3. shabnam111

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ ..... .... ..... أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ
  4. shabnam111

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ ... . . . . أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ ...
  5. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من از عبور سایه های بی تکرار می ترسم بگو بدانم در غربت خیالم تکرار میشوی ؟
  6. shabnam111

    من را میان لفظ دوست داشتنهایت ذوب کردی ، وحالا که دارم تبخیر می شوم ، می گویی : دوستت ندارم...

    من را میان لفظ دوست داشتنهایت ذوب کردی ، وحالا که دارم تبخیر می شوم ، می گویی : دوستت ندارم...
  7. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دعایم میکنی و میگویی برایت آرزوی خوشبختی دارم برو تو با من خوشبخت نمیشوی . مرا مرنجان به دعایی که از هزار بار نفرین بدتر است
  8. shabnam111

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ ... کیست آنکس که دعای مضطر را اجابت می کند و گرفتاریش را برطرف می سازد...
  9. shabnam111

    میان این غبار مه گرفته ، تو رادیدم گلی در دست داری و من آسوده از جانم گذشتم ، گمان کردم که من را...

    میان این غبار مه گرفته ، تو رادیدم گلی در دست داری و من آسوده از جانم گذشتم ، گمان کردم که من را دوست داری
  10. shabnam111

    به تو می اندیشم و چقدر احساسم در نزدیکی رویای تو کودکانه برای لمس دستهایت می گرید و نفسم چه سخت...

    به تو می اندیشم و چقدر احساسم در نزدیکی رویای تو کودکانه برای لمس دستهایت می گرید و نفسم چه سخت به شماره افتاده تمنای احساسم غریب است آشنایش باش ...
  11. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کااش می دانستم چه کسی این سرنوشت را برایم بافت..... آن وقت به او میگفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغض هایم را نمیتوانم فرو دهم........
  12. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    در مقابل بی مهری ها روزه سکوت گرفته ام.....فقط یک سوال؟ فرو دادن این همه بغض روزه ام را باطل نمی کند؟؟؟؟؟؟؟
  13. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    نبودنت را با ساعت شنی اندازه گرفته ام ...... اکنون یک صحرا گذشته......
  14. shabnam111

    من را خرج می کنی تا مفهوم دوست داشتن را یاد بگیری ؟ مرا در تنهاییت خلاصه میکنی تا مفهوم عشق را...

    من را خرج می کنی تا مفهوم دوست داشتن را یاد بگیری ؟ مرا در تنهاییت خلاصه میکنی تا مفهوم عشق را یاد بگیری ؟ و بعد می گویی ،کلاس یادگیریم تمام شد میروی level بعد ... خوبست من هم از تو خیلی چیزها یاد گرفتم تو سرشار از احساسی بی مروت ...
  15. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بعد از مدتی دیدمش دستهایم را گرفت و گفتچقدر دستهایت تغییر کرده در خود شکستم و با بغض زیر لب گفتم بی معرفت ... دست هایت به دستهای او عادت کرده ...
  16. shabnam111

    من از تنهایی غربت نمیترسم من از زخم زبان مردم بیشرم میترسم من از نابودی جسمم نمیترسم من از مرگی...

    من از تنهایی غربت نمیترسم من از زخم زبان مردم بیشرم میترسم من از نابودی جسمم نمیترسم من از مرگی که روحم را کند نابود مینرسم من از رنگ سیاه شب نمیترسم من از بیگانگی با روشنی با نور میترسم من از مستی پروانه که دور شمع می گردد نمیترسم من از شمعی که میسوزد به جرم عشق میترسم ...
  17. shabnam111

    تو چه میدانی چیست در درون دل من آه هایم همه سوزنده تر از غربت مرگ دستهایم به موازات دلم میلرزد...

    تو چه میدانی چیست در درون دل من آه هایم همه سوزنده تر از غربت مرگ دستهایم به موازات دلم میلرزد زانوانم سست است دل من نیلی از سیلی غم ها شده است و صدایم در میان بغض پنهان شده است چشمهایم تار است بس که مهمان گشته به دل غمزده ام باران را ولی ، اما مرگ را میبینم چقدر واضح و صاف زل زده در چشمم ...
  18. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دوستت دارم... تکه کلام تو بود من بی جهت به آن تکیه داده بودم...
بالا