قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
عبور پی در پی جمعه ها ی انتظار
و تجدید غم فراق...
پس مولای من
تا کی به تمنای وصال تو یگانه....
چقدر وقت برای سیصد و سیزده یار با وفا لازمه...
بیاید...