نتایح جستجو

كجا بايد رفت؟... ز كه بايد پرسيد؟!!! واژه عشق و پرستيدن چيست؟ جان اگر هست چرا در من نيست؟ من كه خود مي دانم.. راه من راه فناست قصه عشق فقط يك روياست... آه ... اي راه سكوت... آه اي ظلمت شب... من همان گمشده اين خاكم... به خدا عاشق قلبي پاكم :? :? :? :? :? :? :? :?

غم بی تو بودن آن چنان سنگین است که به هر آینه ای می نگرم.می شکند!

عشق يعنى چه؟ تعدادى از متخصصان اين پرسش را از گروهى از بچه هاى ٤ تا ٨ ساله پرسيدند که:«عشق يعنى چه؟» پاسخ هايى که دريافت شد عميق تر و جامع تر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اينجا بعضى از اين پاسخ را براى شما می آوريم: • هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت ديگر نمی توانست دولا شود و ناخنهاى پايش...

قطعه گمشده*ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است این همه آب که جاری است نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 800x500 مي باشد

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟ چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي اي آنکه در حجابت درياي نور داري من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟ برعکس چشمهايم چشمي صبور داري از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟ در خواب ديده بودم، يک شب...

هـَنوز گآهے ... مـَرا به جـآن ِ تـُ قـَسمـ مے دهـند ؛ نـگـآه کـن ؛ هَـمـــه مے دانـند کـِ برایمـ هَـمیشـگے تـریــنے !

گــــفته باشــــم ! مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛ تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد ! سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !

دلتنگی و بچه هایش، با ما زندگی می کنند... در آپارتمانی شصت متری!! " علی باباچاهی "

بودنت را دوست دارم... وقتی پنجه درکمرم حلقه میکنی و سخت منو می فشاری و وادارم میکنی ک به هیشکی فک نکنم .... جز تو

خدایا در زندگی هر گز ازیاد نمی برمت گرچه والدینم موهبت تولد در این دنیا را به من عطا کردند. اماتو هستی که موهبت زندگی جاودانه را به من می بخشی! خدایا !اگر با من باشی چهکسی می تواند علیه من باشد؟ اگر من با تو باشم چگونه ممکن است که دشوار هانصیبم شوند و از میان برداشته نشوند؟ خدایا چنان نزدیکی که...

محبوب من! چه خوش است طعم عشق تو... چه شوق آفرين است نگاه عاشقانه تو... چه تکان دهنده است توجه مهرآميز تو... چه شيرين است زندگي در کنار تو و در زير سايه لطف تو... و چه لذت بخش است گرماي دست نوازش تو...

خدايا ذهنم پريشان است قلبم بي قرار است افكارم شوريده اند و درمانده ام پس رشته زندگيم را به دستهاي امن تو مي*سپارم آنگاه طوفان ميخوابد و آرامش تو حكمفرما مي*شود.

گاهی ارزش داره از همه چیزت بگذری تا لبخند رو به لبای یکی هدیه کنی گاهی میتونی با یه کار کوچیک همون لبخند رو بکاری رو لباش گاهی مهم اینه که بخوای بخندونی اون وقت خدا هم میخنده گاهی از خودت بگذر ... فقط گاهی ..

می دونی باید بفهمی وقتی دلت می گیره … تنهایی ! باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی ! باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی ! باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره ! باید بفهمی وقتی ناراحتی … دلتنگی … یا بی حوصله ای … هیچ کس حوصله ی تو رو نداره ! دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ...

پدرم میگوید از او بگذر که رنج میآورد مادرم گریه می کند از او بگذر که مرگ می آورد برادرم به من نگاه می کند . . . باخشم که ذلیل کسی شده ام آه . . . اینها چه می دانند که عاشق تو بودن چه درد شیرینی است... به کوه می گویم او را می خواهم جواب می دهد من هم... به دریا می گویم او را می خواهم جواب می...

برایت نوشتم نوشته هایم شد یه دفتر تلخ درد دل باخویش گفتم می آیی و تک تک نامه ها را میخوانی اما سالهاست این نامه ها را ورق میزنم این اشک است که لحظه به لحظه همراهیم میکند.