نتایح جستجو

مرسی دانیال جان میخواستم اینو ممنون

خیلی ممنون پارسا جان از توضیح کاملت. ولی من به پرت بودن خودم حق میدم :surprised:، چون با این روشهای خودارزیابی زیاد آشنا نیستم :redface: همین باعث میشه که نتونم تحلیل درستی داشته باشم.

:w10: اگه اشتباه گفتم بزارین به حساب کم تجربگیم. عدم ایمان مدیران واحدها به مدیریت ارشد؟ فکر کنم این باور تا حدودی درست نیست EFQM مدل تعالی سازمان است، نه ابزاری برای استقرار بهتر TQM. نظر شخصیم رو گفتم، اگه اشتباه میکنم راهنمائیم کنین.

کاملا درست میگین من هم یکی از دوستام کارش نوشتن طرح توجیهی و FS هست و دقیقا این چیزها رو از نزدیک دیدم. واقعا فاجعس و کاری هم از دست ما بر نمیاد، نمیدونم چطوری میشه این معضلات رو حل کرد فقط یچیزو میدونم که اینا همش خروجی یک اقتصاد بیماره. چرا باید ارزش افزوده و سودآوری خرید زمین از راه اندازی یک...

با بخش (1) حرفتون کاملا موافقم، حالا با اینکه معلوم نیست چه درصدی از اون 50% ستادی و چه درصدی کارشناسن. مثلا فرض کنیم که کلا 1000 نفر نیروی عملیاتی داشته باشیم، به نظر شما آیا منطقیست که 1000 نفر نیروی ستادی و کارشناسی نیاز داشته باشیم. ( کار کارشناسی بر خلاف کار عملیاتی نیازمند کیفیت بالاست نه...

:surprised::surprised::surprised::surprised: :wallbash::wallbash::wallbash:

زمانبندی کار وقتی قابل اجراست و درست از آب در میاد که همکاری دوطرفه باشه، سازمان از ما به عنوان یک مشاور خارجی درخواست کمک کرده بعد خودش میاد سر راه، جلوی پای ما سنگ میندازه ! این باعث میشه که مثلا فاز اول که شناخت از سازمان بوده و میخواستیم تو دو ماه بهش برسیم یهو سه برابر میشه !!! بعد فاجعه...

دقیقا همینطوره من کاملا مخالفم که پرسشنامه رو همونطوری که جاهای دیگه دنیا استفاده میشه میشه ما هم استفاده کنیم. این روش جمع اوری اطلاعات برای جامعه ائی طراحی شده که دروغگوئی تعریف نشدس. اگه ما بخوایم به پرسشنامه بسنده کنیم به همون ناکجا آبادی میریم که فرید عزیز فرمودند. میشه گفت revised شده...

نه بابا ! احتمالا از این سایتهای wares یا با این نرم افزار P2P دانلود کردن.

من موافقم خیلی قشنگ تره که بیایم از یه جای ملموس شروع کنیم و قدم به قدم پیش بریم. تا دوستانی که مثل من تو این زمینه تازه کارن بتونن یه چیزیائی یاد بگیرن. من پیشنهاد میکنم یه سازمان خدماتی رو انتخاب کنیم. (ممکنه نمونه داخلی نداشته باشیم چون اکثرا سازمان های ما تو پیاده سازی مدلهای کیفیتی هم مشکل...

:surprised: من با اینکه پیام نور نبودم یه چیزی رو مطمئن هستم، مهندسی صنایع همه جای دنیا یه چیزه چه تو دانشگاه پیام نور سلفچگان چه تو آکسفرد !!! ولی راجع به تفاوت مهندسی صنایع با مدیریت پروژه باید خدمتتون عرض کنم هردوشون تقریبا بازار مناسبی در ایران دارند. ولی بازم میگم (کف کردم از بس گفتم:w47:)...

تا پایان مدت این بحث زمان زیادی باقی نیستا. پارسا جان کجائی؟ فرید جان شما هم اگه براتون مقدوره از تجربیاتتون برای ما مخصوصا اون جمع آوری اطلاعات که اشاره کردین بگین.

باید واقع بین بود. نه باید انقدر ناامید که خودمون رو ببازیم، نه انقدر خوش خیال که فکر کنیم حالا که مهندس صنایعیم کار واسمون ریخته !!! اینو بارها گفتم : مهم تلاش خود آدمه، من اصلا تو کتم نمیره که فلان رشته بازار خوبی داره و فلان رشته بدرد نمیخوره. مهم علاقه و تلاش شماست برای رسیدن به هدف فقط همین...

خیلی خوشحال میشیم فرید جان که از تجربیات شما تو این زمینه بهره مند بشیم :)

خواهش میکنم. فقط یه چیزی میمونه، این امیر خیامی کی هست :surprised: معرفی کنین ما هم بشناسیم. :D دقیقا من هم داشتم خودمو میکشتم که همین مطلب رو بگم ولی برداشت بقیه این بود که من میخوام یه پالت لوکس و گرون قیمت رو معرفی کنم. نرم افزاری که من باش کارکردم (solidworks) تا حدودی این تحلیل رو براتون...

از یطرف خیلی ناراحتم که این مشکلات جنبه واقعی پیدا کرد ولی از یک جهت دیگه خیلی بیشتر خوشحالم که تو یه بحث محسوس شرکت کردم. اتفاقا من فکر میکنم یکی از هدفهای انجمن کمک کردن به همدیگس (هرچند خیلی ناچیز). امیدوارم با این سورپرایز شما تکاپو و تلاش ما هم بیشتر بشه و بتونیم این بحث قشنگ و حالا واقعی...

با سلام تاخیر چند روزی منو ببخشید که تنونستم تو بحث شرکت کنم 1. من هم با شما موافقم که EFQm یک متودولوژی برای تعالی سازمان است و لازمه رسیدن به آن پیاده سازی استاندارد ها برای بلند شدن سازمان از زمین است، در مرحله بعدیست که EFQM به منظور جهش بزرگتر بکار گرفته میشود. 2. راجع به تفاوتش هم سایر...

من هم با مهتابی موافقم !! بابا شما دیگه چجور مخلوقاتی هستین ! تو بحثای حاشیه ایی شونصد تا پست هست :surprised: ولی بحثهای هفتگی که بار علمی داره رونقی نداره، نمیگم که این بحثها بده ها، نه به جای خودش خیلی هم قشنگه ولی به متن هم بپردازین ضرر نمیکنین. به هر حال من مقطع لیسانس رو دانشگاه آزاد قزوین...

دقیقا حق با شماست عارضه یابی اصلا کار یک شخص نیست. در مورد برخورد اولیه هم کاملا درست میفرمائین، ولی خوب این اولین تجربه من تو عارضه یابی هستش. مسلما خیلی چیزا هست که باید یاد بگیرم. ممنون فرید جان، خیلی خوشحال میشم که بتونم از تجربیات شما بهره مند بشم :w27:

من هم کاملا با بردینوا موافقم چون با حواشی که پیش اومد نتونستیم درست و حسابی راجع به کنترل پروژه بحث کنیم. شاید عادی هم بود چون اولین تجربه از این نوع بحث بود که با هم داشتیم، ایشالا تو بحثهای بعدی بهتر میشه.