نتایح جستجو

  1. *زهره*

    غزل و قصیده

    غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد مرا گر دوستی با او به دوزخ می‌برد شاید به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد کسی را کاختیاری هست و محبوبی و مشروبی مراد از بخت و حظ از عمر و مقصود از جهان دارد برون از خوردن و خفتن حیاتی هست مردم...
  2. *زهره*

    فراق یار

    تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا شربتی تلختر از زهر فراقت باید تا کند لذت وصل تو فراموش مرا هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا بی دهان تو...
  3. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
  4. *زهره*

    کی میشه به جای تولدش تاپیک عقدشو بزنم؟

    یه دلجویی می‌کردی از من:cry:
  5. *زهره*

    خب پس با مدیرا هماهنگ می‌کنم بازم بفرستنت همونجا

    خب پس با مدیرا هماهنگ می‌کنم بازم بفرستنت همونجا
  6. *زهره*

    تو که باز اومدی

    تو که باز اومدی
  7. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
  8. *زهره*

    شعر انگلیسی

    A Valentine's Song by Robert Louis Stevenson A Valentine's Song by Robert Louis Stevenson A Valentine's Song MOTLEY I count the only wear That suits, in this mixed world, the truly wise, Who boldly smile upon despair And shake their bells in Grandam Grundy's eyes. Singers should sing...
  9. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    از تزلزل بیش محکم شد بنای غفلتم رعشه پیری مرا آگاه نتوانست کرد
  10. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    از کوچه‌ای که آن گل بی خار بگذرد موج لطافت از سر دیوار بگذرد
  11. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    عرق شبنم گل خشک نگشته است هنوز مگذارید که گلچین به شتابش ببرد
  12. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    مرا سرگشتگی نگذاشت بر زانو گذارم سر خوشا منصور کز دار فنا سر منزلی دارد
  13. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    چشم ما چون زاهدان بر میوهٔ فردوس نیست تشنهٔ بویی ازان سیب زنخدانیم ما
  14. *زهره*

    شعر نو

    در نبنديم به روي سخن زنده تقدير كه از پشت چپر هاي صدا مي شنويم پرده را برداريم بگذاريم كه احساس هوايي بخورد بگذاريم بلوغ زير هر بوته كه مي خواهد بيتوته كند بگذاريم...
  15. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    در وهم نیاید که چه شیرین دهنی اینست که دور از لب ودندان منی ما را به سرای پادشاهان ره نیست تو خیمه به پهلوی گدایان نزنی
  16. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    گیرم که به فتوای خردمندی و رای از دایرهٔ عقل برون ننهم پای با میل که طبع می‌کند چتوان کرد؟ عیبست که در من آفریدست خدای
  17. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    خیزم قد و بالای چو حورش بینم وآن طلعت آفتاب نورش بینم گر ره ندهندم که به نزدیک شوم آخر نزنندم که ز دورش بینم
  18. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    هر سروقدی که بگذرد در نظرم در هیأت او خیره بماند بصرم چون چشم ندارم که جوان گردم باز آخر کم از آنکه در جوانان نگرم
  19. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    فراق دوستانش باد و یاران که ما را دور کرد از دوستداران دلم دربند تنهایی بفرسود چو بلبل در قفس روز بهاران هلاک ما چنان مهمل گرفتند که قتل مور در پای سواران به خیل هر که می‌آیم به زنهار نمی‌بینم بجز زنهارخواران ندانستم که در پایان صحبت چنین باشد وفای حق گزاران به...
  20. *زهره*

    فراق یار

    دو چشم مست میگونت ببرد آرام هشیاران دو خواب آلوده بربودند عقل از دست بیداران نصیحتگوی را از من بگو ای خواجه دم درکش چو سیل از سر گذشت آن را چه می‌ترسانی از باران گر آن ساقی که مستان راست هشیاران بدیدندی ز توبه توبه کردندی چو من بر دست خماران گرم با صالحان بی دوست فردا در...
بالا