ن من تو عمرم فقط دو بار رفتم روستا اونم در حد ی ساعت زود برگشتم.......چرا ماهم از این کارا زیاد کردیم......یادش بخیر/میسی داداشی اره اگه زحمتی نیس براتون اخه من این جور شعرایی رو خیلی دوس دارم....
چ جالب معمولا مردا از بارون زیاد خوششون نمیاد.......افلین داداشی منم وقتی بارون میاد اینقد زیر بارون میمونم و همپای اسمون گریه میکنم تا خیس خیس بشم .....بارون بهم ارامش میده حس میکنم اون لحظه دیگه چیزی بین من و خدای مهربونم نیس و میتونم حسش کنم خدای بخشندمو.....