نتایح جستجو

  1. ghazal.

    [IMG] اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که...

    [IMG] اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزل‌های من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی ترا کنار خود...
  2. ghazal.

    خوش به حال من و دریا و غروب و خورشید و چه بی‌ذوق جهانی که مرا با تو ندید رشته‌ای جنس همان...

    خوش به حال من و دریا و غروب و خورشید و چه بی‌ذوق جهانی که مرا با تو ندید رشته‌ای جنس همان رشته‌ای که بر گردن توست چه سر وقت مرا هم به سر وعده کشید به کف و ماسه که نایاب‌ترین مرجان‌ها تپش تب‌زده‌ی نبض مرا می‌فهمید آسمان روشنی‌اش را همه بر چشم تو داد مثل خورشید که خود را به دل من بخشید ما به...
  3. ghazal.

    [IMG] اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا...

    [IMG] اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزل‌های من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی ترا کنار خود...
  4. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  5. ghazal.

    رد پای احساس ...

    سالهاست که بر چوبه دارزندگی آویزانم افسوس که ازکشیدن صندلی خبری نیست!
  6. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  7. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  8. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  9. ghazal.

    :love:

    :love:
  10. ghazal.

    رد پای احساس ...

    من بودم تو و یک عالمه حرف... و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!! کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی یک آه چقدر وزن دارد...
  11. ghazal.

    رد پای احساس ...

    من بی تـــو ، شعر خواهم نوشت.. تـــو بی من چه خواهی کرد ؟ اصلا" یادت هست که نیستم ...!؟
  12. ghazal.

    رد پای احساس ...

    خدایا بت بود، ”بت شکن” فرستادی… من پر از بغضم، ”بغض شکن” هم داری؟!!!
  13. ghazal.

    رد پای احساس ...

    هم از تو هیچ در این رهگذر نمی‌خواهم و هم حضور تو را، مختصر نمی‌خواهم اگر چه حرف توقف به دفتر من نیست قبول کن که تو را رهگذر نمی‌خواهم تویی که از من و پنهان من خبر داری کسی که نیست ز من با خبر نمی‌خواهم زمانه از تو هزاران شبیه ساخته است هنر شناسم و شبه هنر، نمی‌خواهم بخواه تا اثری باز جاودانه...
  14. ghazal.

    رد پای احساس ...

    خدایا! خسته ام ! این بغض ها را کجای دلم چال می کنی که هرگز نمی میرند ؟؟
  15. ghazal.

    رد پای احساس ...

    گاهي دلم براي خودم تنگ مي‌شود شايد عجيب باشد اما مردي كه سا‌ل‌هاست منتظر آمدن مرد ديگري است گاهي دلش براي خودش تنگ مي‌شود
  16. ghazal.

    رد پای احساس ...

    دوستم داری، می‌دانم، باز دوست دارم که بپرسم گاهی دوست دارم که بدانم امروز مثل دیروز مرا می‌خواهی ؟ از هوایت قفسم را پر کن تنگ دریاست برای ماهی فرصتی تا بسراییم از هم بس کن از فلسفه‌های واهی عشق، عشق است چه بر لوحه‌ی زر بنویسند چه برگ کاهی پرسش از عقل فریبی‌ست به خویش تا جنون می‌دهمت آگاهی...
  17. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  18. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  19. ghazal.

    [IMG]

    [IMG]
  20. ghazal.

    رد پای احساس ...

    آدم برفى نبودم که به پایت یک شبه آب شوم.. من؛ مو به مو سفید شدم..
بالا