نتایح جستجو
-
مشاعره با شعر سعدی
اگر تو جور کنی جور نیست تربیتست و گر تو داغ نهی داغ نیست درمانست بس که عسلیا :ادامه شعر بود -
مشاعرۀ سنّتی
و گر مراد تو اینست بی مرادی من تفاوتی نکند چون مراد یار منست -
مشاعره با شعر سعدی
تو را گر دوستی با ما همین بود وفای ما و عهد ما همانست -
چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را
چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را- عطار
- ارسال پروفایل
-
-
-
-
ای جان دل جواد نبینمت اینجوری هر چی تو بگی عزیزممم
ای جان دل جواد نبینمت اینجوری هر چی تو بگی عزیزممم- عطار
- ارسال پروفایل
-
مشاعره با شعر سعدی
از وفاها هر چه بتوان میکنم وز جفاها هر چه نتوان می‌کند -
-
-
الان که تازه شام خوردی برات بده باشه فردا :دی
الان که تازه شام خوردی برات بده باشه فردا :دی- عطار
- ارسال پروفایل
-
با یاد لب تو در خیالم اندیشهٔ گاز در نگنجد :دییییییی
با یاد لب تو در خیالم اندیشهٔ گاز در نگنجد :دییییییی- عطار
- ارسال پروفایل
-
مشاعره با شعر سعدی
تا سر زلف پریشان تو در جمع آمد هیچ مجموع ندانم که پریشان تو نیست -
مشاعرۀ سنّتی
دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست -
-
-