نتایح جستجو

  1. fbarani67

    شبی قبل از جنگ شیخ مریدانش را داخل خیمه جمع کرده و به یاران گفت: ببینید، من بهتون نمی‌خوام دروغ...

    شبی قبل از جنگ شیخ مریدانش را داخل خیمه جمع کرده و به یاران گفت: ببینید، من بهتون نمی‌خوام دروغ بگم. فردا همتون در جنگ کشته می‌شید. پس حالا من چراغ رو خاموش می‌کنم. هر کس که نمی‌خواد فردا تو جنگ شرکت کنه، می‌تونه بره. پس چنین کرد. چراغ که روشن شد، همه‌ی مریدان رفته بودند و شیخ خیمه را در حالتی...
  2. fbarani67

    خوشت اومد؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:

    خوشت اومد؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
  3. fbarani67

    تاثیرات الخط روزی شیخ مطلب کتابت می‌نمود، مریدان بر او فرو شدند و پرسیدنت: یا شیخ چگونه می‌شود...

    تاثیرات الخط روزی شیخ مطلب کتابت می‌نمود، مریدان بر او فرو شدند و پرسیدنت: یا شیخ چگونه می‌شود موش را به هویت دیگری تغییر بداد؟ شیخ اندکی درنگ فرمود و در آخر فرمود: نقطه های شین را نگذارید. مریدان عربده ها بکشیدند و بر سر ها بکوفتنت. از آنجا موس اختراع شد.:surprised:
  4. fbarani67

    یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید: آیا غذا میخوری؟ مرید گفت بلی. شیخ پرسید...

    یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید: آیا غذا میخوری؟ مرید گفت بلی. شیخ پرسید آیا گرسنه ای؟ مریدگفت بلی. شیخ پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟ مرید گفت بلی. شیخ شمشیر برکشید و مرید را به دو نیم کردندی. سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که فرصت پ نه پ را از دست...
  5. fbarani67

    ریز شیخ خواجوی‎ آورده اند روزی شیخ و مریدان در کوهستان سفر می کردندی و به ریل قطاری رسیدندی که...

    ریز شیخ خواجوی‎ آورده اند روزی شیخ و مریدان در کوهستان سفر می کردندی و به ریل قطاری رسیدندی که ریزش کوه آن را بند آورده بودی! ناگهان صدای قطاری از دور شنیده شد... شیخ فریاد برآورد که جامه ها بدرید و آتش زنید که این داستان را قبلا بدجوری شنیده ام! و مریدان و شیخ در حالی که جامه ها را آتش زده و...
  6. fbarani67

    گاه دلتنگ می شوم.... دلتنگ تر از همه دلتنگی ها... گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم...

    گاه دلتنگ می شوم.... دلتنگ تر از همه دلتنگی ها... گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم.... و باختن ها و صدای شکستن را نمی دانم من کدامین امید را نا امید کردم .... و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم....:cry::cry:
  7. fbarani67

    مثه اینکه از تبعید در اومدم..........تازه فهمیدم چیکار کرده بودی.......انقد از دستم ناراحت...

    مثه اینکه از تبعید در اومدم..........تازه فهمیدم چیکار کرده بودی.......انقد از دستم ناراحت بودی؟؟؟؟؟:cry: حتی جوابمو هم نمیدی دیگه؟؟؟؟:cry:
  8. fbarani67

    حساسیت زیاد هم خوب نیس........حالا بعد میام ارشادت میکنم ب سمت رستگاری:biggrin: این روزها همه...

    حساسیت زیاد هم خوب نیس........حالا بعد میام ارشادت میکنم ب سمت رستگاری:biggrin: این روزها همه ازشوهر صحبت میکنند شما چطور؟؟؟؟؟:biggrin: عزیزم این ی بحث مفصله ک بعدا میام سرتو درد میارم.......اکی؟؟؟؟ بوس بابای:gol:
  9. fbarani67

    سهراب گفتی:چشمها را باید شست..... .شستم ولی !......... گفتی: جور دیگر باید دید.......دیدم ولی...

    سهراب گفتی:چشمها را باید شست..... .شستم ولی !......... گفتی: جور دیگر باید دید.......دیدم ولی !.............. گفتی زیر باران باید رفت........رفتم ولی !............. او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را...هیچ کدام را ندید !!!! فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: " دیوانه باران...
  10. fbarani67

    قابل تو رو نداشت.......:gol:

    قابل تو رو نداشت.......:gol:
  11. fbarani67

    تاثیرات الخط روزی شیخ مطلب کتابت می‌نمود، مریدان بر او فرو شدند و پرسیدنت: یا شیخ چگونه می‌شود...

    تاثیرات الخط روزی شیخ مطلب کتابت می‌نمود، مریدان بر او فرو شدند و پرسیدنت: یا شیخ چگونه می‌شود موش را به هویت دیگری تغییر بداد؟ شیخ اندکی درنگ فرمود و در آخر فرمود: نقطه های شین را نگذارید. مریدان عربده ها بکشیدند و بر سر ها بکوفتنت. از آنجا موس اختراع شد.
  12. fbarani67

    سارای گلم من باید برم ..........عزیزم خوشحال شدم دیدمت........بوس بابای:gol:

    سارای گلم من باید برم ..........عزیزم خوشحال شدم دیدمت........بوس بابای:gol:
  13. fbarani67

    عزیزم من برم..............خوشحال شدم دیدمت........بوس بابای:gol:

    عزیزم من برم..............خوشحال شدم دیدمت........بوس بابای:gol:
  14. fbarani67

    من برم مهدی جون............خوشحال شدم دیدمت.......بابای:redface:

    من برم مهدی جون............خوشحال شدم دیدمت.......بابای:redface:
  15. fbarani67

    سخته تو فکر کسی باشی که همیشه تو فکر کس دیگس... خوشی زندگیت کسی باشه که نبودنت آرزوشه... برای...

    سخته تو فکر کسی باشی که همیشه تو فکر کس دیگس... خوشی زندگیت کسی باشه که نبودنت آرزوشه... برای کسی می میری که به امیدبودن کنار یکی دیگه زندس... چه لحظه ای وقتی ببینی عشقت وجودت قشنگترین بهونه ی زندگیت مال یکی دیگس... بهش بگی فراموشت کردم واسه همیشه.... اما تنها کاری که بتونی بکنی این باشه...
  16. fbarani67

    حالا باید ابروی منو ببری؟؟؟؟؟؟:biggrin: ی مدت اینو بذار بعد عوضش کن............من ک عاشق کیانو...

    حالا باید ابروی منو ببری؟؟؟؟؟؟:biggrin: ی مدت اینو بذار بعد عوضش کن............من ک عاشق کیانو هستم:redface:
  17. fbarani67

    ممنون راهم دوره ورنه میومدم:biggrin: اره دیگه امسال باید باشه.....بهت اولتیماتوم دادم.......یادت...

    ممنون راهم دوره ورنه میومدم:biggrin: اره دیگه امسال باید باشه.....بهت اولتیماتوم دادم.......یادت نره..... واست خوبشو پیدا کنم؟؟؟؟؟؟والا فک نکنم پسرای این دوره زمونه خیلی روشون حساب کرد......ب قول دوستم همشونو روهم بذاری ی درست ازشون در نمیاد:biggrin:(با عرض شرمندگی خدمت اقایون محترم)
  18. fbarani67

    سخته تو فکر کسی باشی که همیشه تو فکر کس دیگس... خوشی زندگیت کسی باشه که نبودنت آرزوشه... برای...

    سخته تو فکر کسی باشی که همیشه تو فکر کس دیگس... خوشی زندگیت کسی باشه که نبودنت آرزوشه... برای کسی می میری که به امیدبودن کنار یکی دیگه زندس... چه لحظه ای وقتی ببینی عشقت وجودت قشنگترین بهونه ی زندگیت مال یکی دیگس... بهش بگی فراموشت کردم واسه همیشه.... اما تنها کاری که بتونی بکنی این باشه...
  19. fbarani67

    اه اه عروسی...........مبارکا باشه ایشالا بعد دختر خاله نوبت توئه........تعارف نکن جون...

    اه اه عروسی...........مبارکا باشه ایشالا بعد دختر خاله نوبت توئه........تعارف نکن جون من.......باید شیرینیتوبخورم امسال:D
  20. fbarani67

    چ خوب..............خوشم میاد دنبال چیزایی ک دوس داری میری........ حالا اگه من بودم میگفتم بابا...

    چ خوب..............خوشم میاد دنبال چیزایی ک دوس داری میری........ حالا اگه من بودم میگفتم بابا کی حوصله داره دوباره بره لیسانس بگیره و از این حرفا......روانشناسی رشته ی خیلی خوبیه بهت تبریک میگم:gol:
بالا