دو شكارچی در جنگل بر روی درختها كمین كرده بودند. یكی از آنها از درخت سقوط كرد. شكارچی دوم احساس كرد دوستش كه از درخت سقوط كرده ، نفس نمی كشد و چشمانش باز و خیره مانده است. او با موبایل با یك مركز اورژانس تماس می گیرد و به فردی كه گوشی را برمی دارد می گوید: فكر می كنم دوست من مرده است...