نتایح جستجو

  1. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
  2. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    ای که با سلسله زلف دراز آمده ای فرصتت باد که بس بنده نواز آمده ای
  3. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    شمس و پروانه منم مست میخانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم
  4. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدی که رسوا شد دلم غرغ تمنا شد دلم........دیدی که با این دل بی آرزو عاشق شدم
  5. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه.........صد بار تورا گفتم کم خورد و سه پیمانه
  6. امیر افشار

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    به کجایی ای غم گسار من فغان حال زار من بشنو بازا از صبا حکایتی ز روزگار من بشنو باز آ
  7. امیر افشار

    نفر قبلی رو تو یه بیت توصیف کن

    تو آنی تو خود جان جهانی گرچه پیدا و نهانی تو همانی که یک عمر به دنبالت خودت نعره زنانی به خودآ تا به در خانه متروکه هر کس ننشینی و بجز شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل وصل بچینی
  8. امیر افشار

    ترانه ها و تصنیف ها...

    هر که دیدم یاری داره من ندارم شب که میشه خانه ای روشن ندارم من از کی کمترم یاری ندارم من چرا یک گل به صد گلشن ندارم ای خدا من که دل از آهن ندارم خواننده سیمین
  9. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تنها ماندم، تنها رفتی چون بوی گل به کجا رفتی؟ به کجائی غمگسار من فغان زار من بشنو بازآ
  10. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا دیدی که خورشید از شب سرد .............چو اتش سر ز خاکستر بر آورد
  11. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند........ زنجیرگان بندی بندهای خود دریدند
  12. امیر افشار

    مشاعره ی دخترانه و پسرانه میدونی چیه؟......

    به نوروز چو باران رخ لاله بشست برخیز و به جام باده کن عزم درست
  13. امیر افشار

    مشاعره با اشعار ترکی

    من گدیرم آدیم غالییر دوستلار منی هاتیرلاسین گونول گلیر بایر الور دوستلار منی هاترلاسین
  14. امیر افشار

    هیشکی منو دووووووووووس نداره!

    هیچ وقت اینو نگو همیشه یکی هست که دوست داشته باشه حتی بیشتر از خودت خودتو دوست داره فقط باید بگردی اونو پیدا کنی ! یا طوری رفتار کنی که دوستدارت روش بهت بهت بگه
  15. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    من بی می ناب زیستن نتوانم .................بی باده کشید جور تن نتوانم من بنده آن دمم که ساغی گوید..................یک جام دگر بگیر و من نتوانم
  16. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا ..................یا تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
  17. امیر افشار

    رباعی و دو بیتی

    اسرار ازل را نتو دانی و نه من.........................وین حل معما نتو دانی و نه من هست از پس پرده گفتو گوی من و تو ...................چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من خیام
  18. امیر افشار

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    باید باور کنیم تنهایی تلخ‌ترین بلای بودن نیست، چیزهای بدتری هم هست، روزهای خسته‌ای که در خلوت خانه پیر می‌شوی … و سال‌هایی که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است. تازه تازه پی می‌بریم که تنهایی تلخ‌ترین بلای بودن نیست، چیزهای بدتری هم هست: دیر آمدن! دیر آمدن!
  19. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    ما مست و خراب از می جانانه عشقیم .................مدهوش به یک پیمانه عشقیم ما را چه غم از سوزش پنهانی خویشاست ...................از شعله چه ترسیم که پروانه عشقیم
  20. امیر افشار

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من غرغ گناه تو عذر گناهی ..................روز و شبم را تو چو مهری تو چو ماهی ای که یه عشقت زنده منم ...................گفتی از عشقت دم نزنم من نتوانم نتوانم نتوانم
بالا