چه به خونم بکشانی چه به خاکم بنشانی
نه من انم که برنجم نه تو انی که برانی
پیش از ان که خدا خلق کند جان و تنم را
عهد کردی که بیایی و دلم را بستانی
من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرق به حالم که بخوانی چه برانی
خداوندا
اگر روزی بشر گردی, ز حال ما خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه ی خلعت
از این بودن از این بدعت
خداوندا
نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری میکشد ان کس که انسان است و از احساس سرشار است
خداوندا
اگر روزی بشر گردی, ز حال ما خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه ی خلعت
از این بودن از این بدعت
خداوندا
نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری میکشد ان کس که انسان است و از احساس سرشار است
خداوندا
اگر روزی بشر گردی, ز حال ما خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه ی خلعت
از این بودن از این بدعت
خداوندا
نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری میکشد ان کس که انسان است و از احساس سرشار است
خداوندا
اگر روزی بشر گردی, ز حال ما خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه ی خلعت
از این بودن از این بدعت
خداوندا
نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری میکشد ان مس که انسان است و از احساس سرشار است
سلام
فکر کنم در مورد منم صادق باشه. البته خب همه میدونن که الهه ها یدوند اما من تا حالا با شروین نام ها برخوردی نداشتم که بخوام نظری بدم !!!
اصلا همه خوبن ...!!!