نتایح جستجو

خب که چی ؟!!!

سلام بابا شرمنده کردی !!! ممنون. دست گلتون درد نکنه !

ای بابا !!!

نه بابا !!! فقط یه شعر بود !!! دی عجبا ...

يک پسر خوب در جشنهاي فاميلي جو گير نشده و نميرقصد تا ابروي کل خاندان رابر باد دهد خیلی مهمهاااا ...!!!

اولا سلام دوما عجبا !!! بابا مهمون 1 روز 2 روز نه دیگه 1 هفته !!! یارانه هامون دیگه تموم شده ! ای بابا ... دست گلتون از بابت عکس زیباتون ممنون ! بابا خودتون گلین ... ;)

سلام احوال شما ؟! بد نیستم نفسی میاد و میره شرمنده دیر خدمتتون رسیدیم البته افتخار بدین شام در خدنتتون باشیم ؟!!! دی

عجب !!! والا منم تاحالا از این کارا نه برای دیگران انجام دادم و نه برای شکم خودم !!! دی همچنین دیگرانم برای منم از این کارا نکردند !!!

یکی از کاربرای همین جا ! بنده خدا میفرسته دیگه !!! دی منم کاری به کارش ندارم. بذار سرگرم باشه ! بله خب. ساعتو الان دیدم ... :)

دیگه دیگه ! به ما چه !!! دی

من ؟!!! نه بابا ! یکی این شعرو برام فرستاده بود خواستم برات فرستم اول صبحیه شاد شی !!!

و به من خندیدی و نمیدانستی که من به چه دلهره ای از باغچه ی همسایه ان سیب را دزدیدم باغبان از پی من تیز دوید غضب الود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه...

و به من خندیدی و نمیدانستی که من به چه دلهره ای از باغچه ی همسایه ان سیب را دزدیدم باغبان از پی من تیز دوید غضب الود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه...

و به من خندیدی و نمیدانستی که من به چه دلهره ای از باغچه ی همسایه ان سیب را دزدیدم باغبان از پی من تیز دوید غضب الود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه...

و به من خندیدی و نمیدانستی که من به چه دلهره ای از باغچه ی همسایه ان سیب را دزدیدم باغبان از پی من تیز دوید غضب الود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه...

عجب !

و به من خندیدی و نمیدانستی که من به چه دلهره ای از باغچه ی همسایه ان سیب را دزدیدم باغبان از پی من تیز دوید غضب الود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه...

امیدوارم دعا کنید :) دیگه دیگه !!! دی

امضای با معنی و خیلی زیبایی داری !

خودم خودم خودم خودم خودم . . . . . . . . . . .