نتایح جستجو

  1. *نيروانا*

    امشب رسیدن سیمین به جلال اسکار خواهد گرفت. روحش شاد داغونم..........خيلي.........فكر كنم در...

    امشب رسیدن سیمین به جلال اسکار خواهد گرفت. روحش شاد داغونم..........خيلي.........فكر كنم در رثاي سيمين بانو دلم به سووشون نشسته
  2. *نيروانا*

    ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین بیدار کردی آن گل در خاک خفته را... دررثاي سيمين بانو به سووشون...

    ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین بیدار کردی آن گل در خاک خفته را... دررثاي سيمين بانو به سووشون بنشينيم.........
  3. *نيروانا*

    (((( درگذشت سیمین دانشور را به تمام ایرانیان تسلیت میگویم ))))

    امشب رسیدن سیمین به جلال اسکار خواهد گرفت. روحش شاد
  4. *نيروانا*

    مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری می‌نویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانه‌ات درختی خواهد رویید و...

    مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری می‌نویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی ؟ (سووشون) من هم همين پيام تسليت ...به قلم...
  5. *نيروانا*

    (((( درگذشت سیمین دانشور را به تمام ایرانیان تسلیت میگویم ))))

    مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری می‌نویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی ؟ (سووشون) من هم همين پيام تسليت ...به قلم...
  6. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری می‌نویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی ؟ (سووشون) من هم همين پيام تسليت ...به قلم...
  7. *نيروانا*

    مريم.....سلام خبرو شنيدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟سيمين دانشور هم رفت..............

    مريم.....سلام خبرو شنيدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟سيمين دانشور هم رفت..............
  8. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مامور مرزی می پرسد: "در کیسه ها چه داری؟" او می گوید: "شن" مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او...
  9. *نيروانا*

    مرسي عزيزم خيلي قشنگ بودن

    مرسي عزيزم خيلي قشنگ بودن
  10. *نيروانا*

    سلام دوستم.................وااااااااااااااااااااااااااااي ..چه روز خوبيه...امروز..توهم...

    سلام دوستم.................وااااااااااااااااااااااااااااي ..چه روز خوبيه...امروز..توهم اينجايي..من چه قدر خوشبختم..:D
  11. *نيروانا*

    با من که نیستی همه‌ام کفر می‌شود بی تو میان معبد مهرم خدا کم است لبریز خاطرات خوش رفته ام اگر؛...

    با من که نیستی همه‌ام کفر می‌شود بی تو میان معبد مهرم خدا کم است لبریز خاطرات خوش رفته ام اگر؛ این روزها عبور وفا سمت ما کم است
  12. *نيروانا*

    دست من نيست آمد‌و‌شدنم؛ چاره‌اي نيست، جز گذر چه كنم؟ من در اين قهوه‌خانه؛ قليانم، آتشم هست روي...

    دست من نيست آمد‌و‌شدنم؛ چاره‌اي نيست، جز گذر چه كنم؟ من در اين قهوه‌خانه؛ قليانم، آتشم هست روي سر، چه كنم؟ سهم من از تو غير تنهايي؛ هم‌نشيني غصه وغزل است خلوتم خالي است از شادي، ازغمت هم كنم حذر، چه كنم؟
  13. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    چقدر مثل خودت نيستي و بد شده‌اي كسي كه باورم اصلا نمي‌شود شده‌اي قرار بود كه مقصد شوي نه جاده، چه شد كه بين آمد و شدها فقط لگد شده‌اي؟ درون آينه مردي غريبه مي‌خندد به تو كه از خودت اين طور ساده رد شده‌اي كدام آينه؟اين قاب عكس ترحيم است نگاه كن به خودت، كاملا جسد شده‌اي شبيه ابرِ سياهِ...
  14. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    دوباره عشق كجا و كي اتفاق بيفتد اگر كه بين من و تو شبي فراق بيفتد؟ مباد تيره شود روزهاي روشنِ با تو مخواه ماه منيرِ تو در مَحاق بيفتد نيايد آن كه تو سهم من از زمانه نباشي دلت كه زنده به من بود از اشتياق بيفتد گناه دارد امّيدوار كردن اين رود اگر بناست گذارش به باتلاق بيفتد چه فرق دارد اگر...
  15. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    :w11::w15::w15::w15::w17::w17:
  16. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    می خواستم بنویسم که شادم می خواستم بگویم امشب من آرامم من خوشحالم نمی خواهم هیچ عنکبوتی و هیچ لاشخوری کامم را تلخ کند
  17. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نکرده کار رو نبرید به کار میبرید به کار نکشید به کار همیشه آدم گوشت تلخی بودم معمولا کسی به سمت من جذب نمیشه و خودم هم تلاشی برای اینکه کسی رو جذب کنم از خودم نشون نمیدم همینطوری راحت ترم.اما یه قضیه ایی هست که بهش دارم ایمان میارم اینکه آدم باید پیشونیش بلند باشه گوشت تلخ و شیرین بودن هم اصلا...
  18. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    قبلنا كسي فال مي گرفت...من هم مي خوام لطفااااااااااااااااا
  19. *نيروانا*

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نگاهم قد مي كشد.... به بلنداي تو... همچون غرور............ تو سرو ماننده بشكوهي... وقتي ......... مي نويسي... ونسيم... غنج ميزند زير وبم تصنيف دلنوازي را كه مي نوازي... ...........درين .......حزن موزون!!!!!!!
بالا