خوب وقتی میخوان یکی اعدام کنن ازش میپرسن اگه حرفی یا نصیحتی یا پیامی واسه کسی داری بگو ما پیامتو میرسونیم.:cry:
چرا نفهمیدی؟ برداشت دیگه نمی شد کرد.
میگم شما هم راحت میتونید مثل ما با بچه های دانشگاه برید کوه و تفریح . واسه جمعه ها خیلی خوبه. :cool:
افرین میبینم که کمتر میای سایت و درس...
اگه همون 3% هم باشه خیلی خوبه:redface:
نخیر هستی خانوم من 20 دقیقه on بودم اما چون دیدم شما از قبل on هستی گفتم مزاحم نشم شاید داری با کسی حرف میزنی
گفتم اگه منو کار داشته باشه خودش pm میده که ندادی منم off شدم:mad:
خوب واسه دفاع از خودت چی داری بگی ؟:mad: حرف اخرت بزن چون حکم اعدامت صادر...
اون مسعودی که داری ازش حرف میزنی رو من خیلی بهتر میشناسمش.
میدونم اگه یکی سر کارش بذاره خیلی ناراحت میشه مخصوصا اگه خیلی از برنامه هاشو کنسل کنه بیاد خونه و 2ساعت الکی منتظر بشه:mad:
اما زود فراموش میکنه چون دوست نداره از هیچکس تو ذهنش خاطره ی بد بمونه:redface:
میگم چه خوب میشناسم این مسعود من...
یعنی با 50 نفر دیگه که البته از دوستام بودن رفتیم کوه و رودخونه و ابشار و... واقعا جات خالی بود.
خوب چیکار میکنی ؟
خوش میگذره یا درسا خیلی سخته؟ این ترم هم باید تاپ بشی هاااا;)
صادق ... بی ریا ... اهل دل ... خیلی زیاده وقت ندارم بگم ... میدونم که پیدا نمیشه :crying:
باید اینقدر صبر کنم تا دندونام مثل موهام سفید بشه :surprised:
ببخشید !!! یعنی من اصلا باحال نیستم دیگه اره ؟؟؟:crying::w08:
من که نفهمیدم اخر میشه بگی اسم دانشگات چیه؟؟؟ :confused:
جامعه شناسی خوش بذگره !!!
اتفاقا من که گفتم این اخر هفته شدیدا درگیرم.
اما کارم تو نت میام همش سر میزنم اگه کسی یاد من کرده بود جواب میدم:redface:
خوب بیار من میرم با پسر عمت یه دوری میزنم تو هم با دخترخالم یه گپی بزن :eek::w15:
تو مگه دانشگات تهران نیست؟:surprised:
من نمیتونم تنها بیام که عمه هام شک میکنن (مامان و بابا که تشویقم میکنن ):D:w18:
مگه با پسر عمه بیام بعد بپیچونمش;)
الان تو تاپیک "میتینگ بچه های مشهد " بودم اما داشتم فقط میخوندم
اگه خاله رو بشه پیچوند دختر خاله رو که نمیشه پیچوند دیگه:redface:
اما خیلی کم میایم کرج بیشتر تو تهران میچرخیم تو بیا تهران یه مترو کارشه دیگه:cool::)