در هياهوی زمان
در دل ساکت شب
بی رمق، خسته و سرد
من به دنبال خودم می گردم!
کی شدم گمشده در وادی غم؟
من که بودم...
کيستم...
چه کسی خواهم شد؟
قاصدی بی مقصد
آه...
ای رفته ز ياد
مشتی از خاک زمين
من گمشده ام
چه کسی خواهد يافت؟
من سرگردان را...
من پاييزی را...
گم شدم در تنهايی
وسعتی تو خالی
باد...