من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام
تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
می توان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهٔ گیسوی سمن سای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرت زدهٔ صورت زیبای توام
تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان...