در می زنند
کسانی که تنهایی شان بر دوش و
فراخ حوصله شان تنگ
من خسته ام
لبالب از میل عمیق
در می زنند
و من خسته ام از گشودن درهای بی دلیل
از دیدن و
شنیدن و
گفتن
وسعت درد فقط سهم من است ،
باز هم قسمت غم ها شده ام ،
دگر آیینه ز من با خبر است ،
که اسیر شب یلدا شده ام ،
من که بی تاب شقایق بودم ،
همدم سردی یخ ها شده ام ،
کاش چشمان مرا خاک کنید ،
تا نبینم که چه تنها شده ام
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرگز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
از او که گفت یار تو هستم ولی نبــــــــود
از خود که بی شکیبم و بی یار خستــــــــه ام
تنها و دل گرفته بی زار و بی امــــــــید
از حال من مپرس که بسیار خستــــــــه ام
[IMG]