نتایح جستجو

دردشو نکشیدم ولی بیگانه با درد نیستم و میتونم 70 درصدشو لااقل حس کنم و درک کنم :gol: آدمی که گریش نگیره یه چای کارش عیب داره..گریه خیلی قشنگه و آدم باید گریه کنه :gol: الان دارم یه آهنگ گوش میدم که تقدیمش میکنم به تو بخاطر اشکهایی که ریختی :gol: تو و این خونه رو باهم میخوام تو نباشی دل...

شما دوست داری مسخره کن. ولی اونایی که به من نزدیک و منو میشناسن میدونم. من هیچی ندارم ولی همیشه وجدان و حس داشتم. پسرم ولی ذاتم اینجوریه.

آن خدایی که بزرگش خواندی بخدا مثل تو تنهاست بخند :gol:

چیه محمدرضا جان؟ :smile:

حالا باور بکنم یا که باور نکنم دردی درمون نمیشه کاری آسون نمیشه کوه غصه روی قلبم دیگه ویرون نمیشه:gol: ببخش اگه ناراحتت کردم :gol: فقط اینو بدون زندگی باید کرد چون یادشون و خاطرشون هست :gol: من خیلی از نزدیکترین عزیزامو از دست دادم.بیشترشونم تو تصادف.نه هیچوقت فراموششون میکنم نه خاطرشون از...

زنده باشی گلم. همین الان هم وقتی به نبودشون فکر میکنم با تمام وجود حس میکنم و اشکم در میاد. خیلی تلخه که آخر قراره یه روز بمیرن. خیلی دردناکه که خودمون آخر یه روز میمیریم. نمیدونم چقدر سخته اما خدا خودش کمکمون کنه.:(

تمام این صحنه ها هستن که زندگی رو بوجود میارن و زیباترش میکنن :gol:

محشر بود اونم من که زود تحت تاثیر قرار میگیرم و چشام پر اشک شد. خداییش قدر باباهامون رو بدونیم،حتی اگه میلیاردر نباشه وجود خودش دنیاس :gol:

ایول دمت گرم. اینا آهنگ رو با صدای هایده من نشنیدم اما ورژن جدیدش با صدای محمد حشمتی و اهنگسازی فریدون خشنود شنیدم که خیلی هم دلنشینه.

خسته از هر چی که بود خسته از هر چی که هست راه میافتم که برم مثل هر شب مست مست باز دلم مثل همیشه خالیه باز دلم گریه تنهایی میخواد بر میگردم تا ببینم کسی نیست می بینم غم داره دنبالم میاد

تازشم واسه اینکه یه هتل گیرمون بیاد کلی در به دری کشیدیم اخرشم رفتیم یه هتل که اسمش اگه اشتباه نکنم طوطیا بود و یه خیابون بغلش بود که تهش میرسید به سی و سه پل. زنگ زدیم 118 گفتیم اطلاعات تلفن نجف اباد رو بدین(اخه اونجا کنکور داشتیم و وقتی هم رفتم صد بار از انتخاب اول خودم پشیمون شدم.هر چند فقط...

با اینکه مال فارس هستم اما اگه قراره باشه تمام فاکتورها رو بذاریم کنار هم میگم: اول تهران بعد شیراز نظرتون اوج بی انصافی بود داداش :redface:

ماشاالله بیشمارینا :D ولی فکر کنم چون خودش تا حالا از اون چیزای خوب نخورده بود چش نداشت که ما هم بخوریم :biggrin: ولی از ساعت 8 تا 12 داشتیم دنبال یه پیتزایی یا رستوران میگشتیم :confused: اخرشم یه جا گفتن پیتزا پیتزا خیلی خوبه برین.اونم تموم کرده بودن.:redface:

همشون لطف و محبت دارن.;) ولی من یکی رو توی اصفهان دارم که خیلی برام عزیزه و خیلی دوسش دارم.:heart::gol:

من ایشون رو نمیشناسم و اولین باره که اسمشون رو میبینم. اما چون اکثر مسیحیها و ارامنه ی ایران رو آدمای خوبی میدونم و همیشه هم دلم میخواسته باهاشون از نزدیک رابطه داشته باشم،تولدشون رو بهشون تبریک میگم و براشون آروزی خوشبختی دارم :gol:

بسیار بسیار متشکرم از لطفت

ببخشید ببخشید خب دیگه بعضی وقتا ادم اعصابش خورده بعضی حرفها رو به نیمه اشتباه بیان میکنه :)

منم نگفتم که همشون. تازه اونی هم که به ما گفت برین نون و گوجه بخورین خودش سوار زانتیا بود :D ولی دفعه بعد اگه خواستم بیام حتما از شما آدرس خواهم گرفت ;)

من شعار ندادم دوست عزیز که شما دست به تکبیر زدین!

ميدونم خوب و بد داره. حتي يه خانواده هم هستن كه دوستاي عمومن و قبلنا هر وقت ميرفتيم كلي مهمون نواز بودن. اما فكر كنم 70 يا 80 درصدشون خسيس باشن ديگه،نشون به اين نشون كه رستوران و فست فود درست و حسابي توش پيدا نميكني و اگرم ادرسشو از كسي بپرسي ميگن نون و پنير و سبزي و گوجه بخورين بهداشتي تره :D