نتایح جستجو

نمیگم...باس لااقل قول بدی برام کامل داستانه هماهنگی با زوج رو تعریف کنی

یه بار گفته بودم بهت...دیگه نمیگم:d برات کارت دعوت رو میفرستم...بیای ها:d

مثلن قبولی ارشد....تو تقدیر شما نوشته باشن،هیچ جا قبول نشی....دیگه قبول نمیشی عزیزم؟

شعار چیه دخترکم...اینا حقیقته..حس اش کردم...نشده دعا کنی و خدا کمک ات کنه؟اونا تو تقدیرت نوشته شده بود؟

خاطره ای کوتاه از شهید خرازی به نام خدا دیگر دارد ظهر می شود. باید برگردیم سنندج. اگر نیروی کمکی دیر برسد ودرگیری به شب بگشد، کار سخت می شود؛ خیلیسخت . کومله ها منطقه را بهتر از ما می شناسند. فقط بیست نفریم . ده نفر این طرف جاده ، ده نفر آن طرف . خون خونم را می خورد.- "دیگه نمی...

شاید برات نوشته باشن،هرچی خواست،هر موقع به نفعش بود ،بهش بدین.....

باس بیای عروسی...اینجوری صفا نداره:d

آدرساشو دارم..نمیدم:d

شیطون کیه؟من که ول کن نیستم:D

مگه میخوای شوهر کنی نغمه...خو خیلی ها اصلن همو نمیشناختن و شرکت کردن..

خو بگو کیه دیگه..مردم از فضولی نغمه جونم:biggrin:

شهید حسین خرازی در وصیتنامه خود چنین می‌گوید: خدایا تا زمان عملیات فاصله زیادی نیست. خدایا به قول امام خمینی تو فرمانده کل قوا هستی. خودت رزمندگانت را پیروز بگردان و شر صدام و کفر را از سر مسلمین بکن. خدایا تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز. از همسرم خوب و...

زندگینامه شهید حسین خرازی؛ حسین خرازی در سال 1336 در اصفهان متولد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که تجربه دوران سربازی قبل از انقلاب را به همراه داشت به جمع پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در سایه تدین، پشتکار و اخلاص خویش کار در حوزه دفاع نظامی از انقلاب را از پایین‌ترین رده یعنی...

بعدش میای از دلم در میاریی....فوق دوزار هزینه میکنی دیگه... شیرینیه چی مادر؟:d

تقدیر با دعا عوض میشه خانمم....

ئه خو بگو دیگه زهرا....مزاحمه کارت ام؟من که نمیرم:d