چشمهای تو مثل آینه بود که به تصویر مُرده جان می داد
با تو عطر بهار با من بود نفسم بوی آسمان می داد
یک نفر در کنار سایه تو به من و سادگیم می خندید
بازهم یک نگاه شرماگین اوّلین بوسه ، آخرین تردید
لحظه های نجیب و باکره را تا شب اشتباه می بردم
تن تبعیدی ترا با خود لب مرز گناه می بردم
حسرت یک...