نتایح جستجو

  1. ♥milad♥

    این پسرایی که میگن هر دختر دهه شصتی با آهنگ یه حلقه طلایی رقصیده... اینا همونایی هستن که تو...

    این پسرایی که میگن هر دختر دهه شصتی با آهنگ یه حلقه طلایی رقصیده... اینا همونایی هستن که تو عروسیا با کاپشن چرمشون با آهنگ جونی جونُم از خود بیخود میشدن و طول مسیر حیاط رو میلرزوندن...والاااااا
  2. ♥milad♥

    این پسرایی که میگن هر دختر دهه شصتی با آهنگ یه حلقه طلایی رقصیده... اینا همونایی هستن که تو...

    این پسرایی که میگن هر دختر دهه شصتی با آهنگ یه حلقه طلایی رقصیده... اینا همونایی هستن که تو عروسیا با کاپشن چرمشون با آهنگ جونی جونُم از خود بیخود میشدن و طول مسیر حیاط رو میلرزوندن...والاااااا
  3. ♥milad♥

    :biggrin::biggrin::biggrin:

    :biggrin::biggrin::biggrin:
  4. ♥milad♥

    [IMG]

    [IMG]
  5. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  6. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  7. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  8. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  9. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  10. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  11. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  12. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  13. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  14. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  15. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  16. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  17. ♥milad♥

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود...

    دخترک برگشت... چه بزرگ شده بود.... نگاهی به چشمانش انداختم.... چشمانی که پر از درد بود.... پرسیدم:پس کبریت هایت کو؟!!! پوز خندی زد..... از غم چهره اش ،دلم لرزید.... گفتم:میخواهم امشب با کبریت های تو، این سرزمین را به اتش بکشم.... دخترک نگاهی انداخت.... تنم به یکباره لرزید.... با...
  18. ♥milad♥

    سلام... ایام امتحانات کمتر میام...

    سلام... ایام امتحانات کمتر میام...
  19. ♥milad♥

    سلام. چطوری؟ شرمنده ایام امتحانات کمتر میام باشگاه... واقعا نگرانم شدی!!! بابت لطیفه ها ممنون.

    سلام. چطوری؟ شرمنده ایام امتحانات کمتر میام باشگاه... واقعا نگرانم شدی!!! بابت لطیفه ها ممنون.
  20. ♥milad♥

    دیالوگ ماندگار فیلم گشت ارشاد حاج عباس(حمید فرخ نژاد): یه زمانی که قد شما بودم یه روزی معلمه...

    دیالوگ ماندگار فیلم گشت ارشاد حاج عباس(حمید فرخ نژاد): یه زمانی که قد شما بودم یه روزی معلمه اومد تو کلاس گفت آقا میخوایم یه تیاتر راه بندازیم، کی میخواد نقش گوسفندو بازی بکنه؟… آقا به حرضت عباس ، به حرضت عباس کل کلاس ایجوری دستاشونو گرفتن، همه جز حاجیت… بعد گفت کی میخواد نقش گرگو بازی بکنه؟...
بالا