دیروز تو راه دانشگاه سوار اتوبوس بودم که از قضا دو تا اقا پسر هم پشت سر ما نشسته بودند!
در طول مسیر تهران-کاشان حدود دو ساعت در مورد خاطرات سربازی صحبت میکردند و باصدای بلند میخندیدند در صورتی که موزیک هم گذاشته بودن!!
وقتی دوست من ازشون خواهش کرد که اروم صحبت کنند... بدون هیچ مقدمه و حرفی...