نتایح جستجو

  1. *زهره*

    میرم بعد از ماه رمضون

    میرم بعد از ماه رمضون
  2. *زهره*

    ymmmmmm

    ymmmmmm
  3. *زهره*

    وااااااااااای زهرا سلام خوبی؟ من دارم از حال میرم عکسای پارمینو ببین گذاشتم تو آلبوم از ظهر تا...

    وااااااااااای زهرا سلام خوبی؟ من دارم از حال میرم عکسای پارمینو ببین گذاشتم تو آلبوم از ظهر تا حالا هی دارم نگاشون می‌کنم هی دلم ضعف میره براش
  4. *زهره*

    مرسی عکسای جدید پارمینو ببین

    مرسی عکسای جدید پارمینو ببین
  5. *زهره*

    بله که ویرایش شد من از فحش خوشم نمیاد

    بله که ویرایش شد من از فحش خوشم نمیاد
  6. *زهره*

    پس ببندمش؟

    پس ببندمش؟
  7. *زهره*

    احساس موش بودن هم که داری!!! حالا که تاپیک حکایات بازه چرا نمیرین پست بدین؟

    احساس موش بودن هم که داری!!! حالا که تاپیک حکایات بازه چرا نمیرین پست بدین؟
  8. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  9. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  10. *زهره*

    الهی عمه قربونش بره

    الهی عمه قربونش بره
  11. *زهره*

    بله دیگه با اصاب آدم بازی می‌کنن می‌دونی از کی پیششه؟

    بله دیگه با اصاب آدم بازی می‌کنن می‌دونی از کی پیششه؟
  12. *زهره*

    نه هنوز فردا بهش زنگ می‌زنم ترتیبشو میدم

    نه هنوز فردا بهش زنگ می‌زنم ترتیبشو میدم
  13. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد
  14. *زهره*

    میخوامش خب

    میخوامش خب
  15. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    # صمد بهرنگي # موش گرسنه # صمد بهرنگي # موش گرسنه روزي بود، روزگاري بود. موشي هم بود كه در صحرا زندگي مي كرد. روزي گرسنه اش شد و به باغي رفت. سه تا سيب گير آورد و خورد. بادي وزيد و برگ هاي درخت سيب را كند و بر سرش ريخت. موش عصباني شد برگ ها را هم خورد و از باغ بيرون آمد...
  16. *زهره*

    چون سرمد خارج نمیشه

    چون سرمد خارج نمیشه
  17. *زهره*

    کی باز میری؟ بذار خودم بش زنگ بزنم میخوامشااا

    کی باز میری؟ بذار خودم بش زنگ بزنم میخوامشااا
  18. *زهره*

    فراق یار

    بي تو نه بوي خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکينم چرا صدايم کردي چرا ؟ سراسيمه و مشتاق سي سال بيهوده در انتظار تو ماندم و نيامدي نشان به آن نشان که دو هزار سال از ميلاد مسيح مي گذشت و عصر عصر واليوم بود و فلسفه بود و ساندويچ دل وجگر
  19. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    پشت ديوار لحظه ها هميشه کسي مي نالد چه کسي او؟ زني است در دوردست هاي دور زني شبيه مادرم زني با لباس سياه که بر رويشان شکوفه هاي سفيد کوچک نشسته است رفتم و وارت ديدم چل ورات چل وار کهنت وبردس بهارت پشت ديوار لحظه ها هميشه کسي مي نالد و اين بار زني بهياد...
  20. *زهره*

    شعر نو

    بر مي گردم با چشمانم که تنها يادگار کودکي منند آيا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
بالا