نتایح جستجو

دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود پدر معتادم به خاطر همین پول یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر قبل از این که تو ازم سوال کنی من ازت بپرسم چرا...!!!

دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود پدر معتادم به خاطر همین پول یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر قبل از این که تو ازم سوال کنی من ازت بپرسم چرا...!!!

دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود پدر معتادم به خاطر همین پول یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر قبل از این که تو ازم سوال کنی من ازت بپرسم چرا...!!!

دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود پدر معتادم به خاطر همین پول یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر قبل از این که تو ازم سوال کنی من ازت بپرسم چرا...!!!

دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود پدر معتادم به خاطر همین پول یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر قبل از این که تو ازم سوال کنی من ازت بپرسم چرا...!!!

ﺍﻭ ""ﻣـــــــــﺮﺩ"" ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘــــﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺯﺒﺮﺗﺮ ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ... ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺗﻪ ﺭﯾﺸﻰ ﺩﺍﺭﺩ ... ﻗﻠﺒﺶ ﺑﻪ ﻭﺳﻌـــﺘــــ ﺩﺭﯾــــﺎ ... ﺟـــﺎﻯﮔﺮﯾـــــﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪﻣﯽ ﺷﻮﺩ ... ... ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤــــﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﭘﻬﻦ ﻭ ﺯﺑﺮﺵ ﺗﻮﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ... ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﮑﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺎﻑ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﯾﻢ ﺗﻮﺭﺍ...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی، آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی ُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی، آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی ُ بشنوی، آرزو میکنم انقدر بخندی ُُ بخندی که از چشمات اشک بیاد ُ دستشوییت بگیره، آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره...

زن گفت " نگذارشون بیرون تا وقتی ماشین می آد . باز این لعنتی ها پارش می کنن و بوی گندشون کوچه رو ور می دار"مرد قبل از گره زدن پلاستیک روی آشغال ها سم ریخت و گفت " دیگه کارشون تمومه ، فردا باید جنازه هاشون رو شهر داری گوشه و کنار خیابون جمع کنه " و کیسه زباله را بیرون برد . فردا روزنامه ها تیتر...

همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد...

همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد...

همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد...