یادته....
یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی...
برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکهاتو ببینه.....
بهت بخنده.....
گفتی اگر چشمای قشنگ تو بباره....
آسمون گریه اش میگیره....؟
گفتم یک خواهش دارم.....!
وقتی آسمون چشمام خواست بباره....
تنهام نزار.....!
حالا امروز.....
دارم گریه میکنم....
اما...