نتایح جستجو

  1. mani24

    باران

    بـــــــاران که میـــــــــبارد دلــم برایــــت تنــــگ تر میشــــــود؛ راه می افتـــــــــم بـــــدون چــــــتر من بغـــــض میــــــــــکنم، آسـمـــــــان گـریــــــــــه
  2. mani24

    فردا می اید ...........و بار دیگر اولین نگاهت را به یاد می اورم فردا می اید و من تو را دوباره...

    فردا می اید ...........و بار دیگر اولین نگاهت را به یاد می اورم فردا می اید و من تو را دوباره می یابم .... فردا دوباره دستم را به دستت میسپارم ای عشق ..... با تو تجدید عهدی دوباره خواهم کرد ... فردا ......در یک همچین روزی من زندگی ام را یافتم .......یافتم دیوان همه ی اشعارم را ... من...
  3. mani24

    من رابطه ای را دوست دارم که دو طرفه باشد هر دو بکوشیم برای ادامه دار شدنش هر دو خطر کنیم...

    من رابطه ای را دوست دارم که دو طرفه باشد هر دو بکوشیم برای ادامه دار شدنش هر دو خطر کنیم هر دو وقت بگذاریم هر دو برای یک لحظه بیشتر در کنار هم بودن با زمان بجنگیم من عاشق رابطه دو طرفه ای هستم که برای هر دو طرف با ارزشترین چیز دنیاست [IMG]
  4. mani24

    کتاب مکان های عمومی –فضاهای شهری (ابعاد طراحی شهری)

    کتاب کتاب مکان های عمومی –فضاهای شهری (ابعاد طراحی شهری) نوشته ماتئو کارمونا (Matthew Carmona) می باشد که توسط دانش پژوهان رشته طراحی شهری ورودی 85 دانشگاه علم و صنعت و با راهنمایی دکتر بهزادفر ترجمه شده است که شامل 13 فصل می باشد: فصل اول : مفهوم طراحی شهری معاصر - سارا عباسی فصل دوم ...
  5. mani24

    فراق یار

    اینــــ بـــــار ڪــــہ آمــــدے دستــانتــ را روے قلبمـــ بـــگـذار تـــــا بفهمــے اینــــ دلــــ … بــــا دیــــد نــــ تــــــــو نــمــے تــپـــد مــے لـــــــرزد
  6. mani24

    گریه کن ای دل..........

    مــن زخـم های بی نظیری به تـن دارم ... اما تو مهربان ترینشان بودی ... عمـیق ترینشان ... عزیزترینشان ... بـعـد از تـو آدم ها ... تنهـا خـراشی بودند بـر مـن که هیچ کدامشان به پـای تـو نرسیدند ... عــشــق مــن .... خنجــرت کـولاک کــرد ! !
  7. mani24

    ثانیه های خاکستری...

    چه بی هوا دلم آغوش ممنوعه ای رامیخواهد... که شرعی بودنش را من میدانم و دلم و تو...
  8. mani24

    دل نوشته های دلتنگی

    شبی هم صحبتی می گفت: که با روییدن یک مرگ شهابی می چکد از چشم های آسمان ناگاه و من با گریه پرسیدم: چرا در مرگ دل امّا سقوط بی نهایت، اشک کافی نیست؟!
  9. mani24

    یادداشت کن !

    یاد دارم که شبی همدم پروانه شدم فارغ از زمزمه مطرب و میخانه شدم همچو پروانه پریشان شدم و خانه خراب او چو ما گشته غزل خوان و پی باده ناب
  10. mani24

    کوچه های تنهایی

    در چشم هاي تو هزاران فال قهوه است ! که تعبیر میکند بی خوابی های مرا ...
  11. mani24

    گفتگوهای تنهایی

    و یادت نیستولی من خوب به خاطر دارم که برای داشتنت " دلی را به دریا زدم " دلی که از آب واهمه داشت
  12. mani24

    ** براي من نوشتي براي تو نوشتم**

    وقـــــــــتـــﮯ مـــــﮯ خــواهـــمـــت و نیـــــستـــﮯ ... اتـــــفـــــاق تـــازﮭ اﮯ نـمــــﮯ افــتـــــد! فقــــطــ مــــךּ ! ذرﮭ ذرﮭ ایـــــوب مـــﮯ شـــــوم...
  13. mani24

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    هـــــــمین که عشق باشد آن هـــــــم در حوالی تو هر چقـــــــدر هم که پاییز باشد بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است . . .!
  14. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    هَمیشه نمے شود زد به بی خیالےو گفتــــ: تنهـــــــــــا آمَــده امــ ٬ تنهـــــــا می روم... یک وقت هایے شاید حتے برای ساعتےیا دقیقه اے.. کم می آورے دِل وآمــآنده اتـــ یک نـَفــر را می خواهد!
  15. mani24

    من با خاطرات تو زنده خواهم ماند

    کجای چهار فصل نام تو می گنجد . . .؟ رویش از توست بهار ، بهانه ، باران هم ! تو ... فصل پنجم شاعرانه های منی ...!
  16. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    انتظار سخت است ... فراموش کردن هم سخت است اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی از همه سخت تر است ...
  17. mani24

    برای تو می نویسم

    تـــو هنــــوز با تمـــام نبودنت تمــــام بــــودن منـــــی . . .
  18. mani24

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دلم تنگ است مثل لباس سال‌های دبستانم مثلِ سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر که نمی‌فهمیدم وقتی می‌گویند کسی دور است، یعنی چقدر دور است
  19. mani24

    جمله های زیبا

    وقتی که میگی : دیگه برای همیشه فراموشش کردی و هیچ احتیاجی بهش نداری و تمام بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنی.... دقیقا همون زمانیه که: بیشتر از همیشه دلت برایش تنگ شده...
  20. mani24

    رد پای احساس ...

    دوباره دست‌هایم خالی است دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد دوباره من پراکنده شعرهایی نوشته‌ام که زنی در آن‌ها پنهانی ودکا می‌نوشد تا در مراسم سوگواری آرام باشد
بالا