نتایح جستجو

  1. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    سودای دلم قسمت هر بی سر و پا نیست خوش باش که یک لحظه دلم از تو جدا نیست
  2. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
  3. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    دلفریبان نباتی همه زیور بستند دلبرماست که باحسن خداداد آمد
  4. Silence92

    كمك كمك يني ميشه كه بشه؟؟؟

    اینقدر خودتو اذیت نکن گلم...باور کن چندسال دیگه که به این اتفاق نگاهی بندازی میبینی که ارزش نداشت اینقد خودتو اذیت کنی... خدا خیلی بزرگه، خودتو بسپار بهش، هم آروم میشی، هم مطمئن باش هرچی برات پیش بیاد خیره... باید بهش ایمان داشته باشی همین و همین... تصمیم درستی گرفتی...یه ذره بهت سخت میگذره، اما...
  5. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست؟
  6. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    تا زبند زلف او قصد رهایی می کنم می دهد بر زلف مشکین پیچ و تاب دیگری
  7. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    آن که دائم هوس سوختن ما میکرد کاش می آمد و از دور تماشا می کرد
  8. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    دیوانه دلی خفته در این خلوت خاموش او زاده ی غم بود زغم های جهان گشت فراموش
  9. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    کبوترم لانه ی من بام توست کجا روم مرغ دلم رام توست
  10. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
  11. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد
  12. Silence92

    تولدتون مبارک

    تولدتون مبارک
  13. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته هاهست ولی محرم اسرار کجاست
  14. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه زان پیش که گویند که از دار فنا رفت
  15. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    راستی گویم به سروی ماند این بالای تو در عبارت می نیاید چهره ی زیبای تو
  16. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    ما جامه نمازی به سر خم کردیم با خاک خرابات تیمم کردیم شاید که در این صومعه ها در یابیم آن علم که در مدرسه ها گم کردیم
  17. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    تا نیست نگری ره هستت ندهند وین مرتبه با همت پستت ندهند
  18. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    من آن پیرم که شیران را به بازی برنمیگیرم تو آهو وش چنان شوخی که با من می کنی بازی
  19. Silence92

    مشاعرۀ سنّتی

    یك دست آوازی ندارد نازنینم ما خامشان این دست های بی دهانیم افسانه ها ،‌میدان عشاق بزرگند ما عاشقان كوچك بی داستانیم
  20. Silence92

    كمك كمك يني ميشه كه بشه؟؟؟

    اصلا هم اینطور نیست، جمله شونو کامل چرا نخوندی؟ "يه دختر حق نداره عاشق بشه،جز عشق به پدرو برادرو شوهرش" عشقتو نگه دار برای همسرت، با اطمینان بهت میگم ایشون گزینه خوبی برای همسر بودن شما نیستن.
بالا