وقتی کوچیک بود ، هر کاری دلش می خواست می کرد ، (چه خوب چه بد ) دلش خوش بود که پدر و مادرش همه جوره پشتش وایسادن و ازش حمایت می کنن.
وقتی بزرگتر شد مسائلی براش پیش اومد که دیگه احساس می کرد نه پدر نه مادر نه هیچ کس دیگه هیچ کاری ازشون بر نمی یاد (یه جور احساس درموندگی و بریدگی از همه چیز و همه...