ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو
تجلی طه، گل اشک مولا، دل آشفته ی داغ آن...