نتایح جستجو

  1. **sama

    مرسی عزیزم

    مرسی عزیزم
  2. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شبت به خیر عزیزم دوستان شب شماهم به خیر.خوش بگذره البته شروع روز جدید
  3. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شبت به خیر نسیم جون.ابی(در ارامش) بخوابی ملودی راست میگه ییییییییییییییکی از راه رسید ظاهرا دلش جنگ میخواست:confused:
  4. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام صبحتون به خیر
  5. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    پاکر جان نیمده داری جنگ راه میندازی ؟ بابا بیخیال
  6. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ممنون فرزانه جان خوشبختم از اشنایی با شما
  7. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ملودی جونم خوشحال شدم مراقب خودت باش.:heart: راحت واروم بخوابی
  8. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام ممنون خوب هستین؟ خوش اومدین
  9. **sama

    نه گلم من که هستم این پیامو قبل از اینکه ببینم اومدی دادم تو تایپیک جواب دادم بهت گلم

    نه گلم من که هستم این پیامو قبل از اینکه ببینم اومدی دادم تو تایپیک جواب دادم بهت گلم
  10. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    گفتگو با خدا گفتگو با خدا خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم. خدا گفت:پس می خواهی با من گفتگو کنی؟ گفتم اگر وقت داشته باشید خدا لبخند زد،وقت من ابدی است. چه سوالاتی در ذهن داری،که می خواهی از من بپرسی؟ چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟ خدا پاسخ داد:این که آنها از بودن در...
  11. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام باران جان مرسی شما خوبی؟
  12. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام عزیزم مرسی تو خوبی؟:gol::gol: واقعا دل به دل راه داره داشتم برات پیام میذاشتم برگشتم دیدم اومدی
  13. **sama

    ملودی جونم من اومدم.ایندفه شما نبودی خوابای طلایی ببینی

    ملودی جونم من اومدم.ایندفه شما نبودی خوابای طلایی ببینی
  14. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نه خواهش می کنم. بالاخره ی وقتای دخترا تیز بین ترن دیگه;)
  15. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نمی توانم ! نمی توانم ! كلاس چهارم "دونا" هم مثل هر كلاس چهارم ديگري به نظر مي رسيد كه در گذشته ديده بودم. بچه ها روي شش نيمكت پنج نفره مي نشستند و ميز معلم هم رو به روي آنها بود. از بسياري از جنبه ها اين كلاس هم شبيه همه كلاسهاي ابتدا يي بود، با اين همه روزي كه من براي اولين بار وارد كلاس شدم...
  16. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    حتما الان من میذارم البته من ی کم بزرگ شدماااااا:biggrin:
  17. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام محمد صادق جان خوبی؟
  18. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مثــل مــداد بــاش ! مثــل مــداد بــاش ! پسرک از پدر بزرگش پرسید : - پدر بزرگ درباره چه می نویسی؟ پدربزرگ پاسخ داد : درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی ! پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید...
  19. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    محمد حسین جان می مونید که ی قصه بگم؟ نسیم جون ارزو می کنم امتحانات توپ بشه
بالا