دوست عزيزم!
فرمايش شما برايام متين و منطقي است. اما نشان از عدم خودآگاهي نسبت به اين دو مطلب نيز هست:
1. با نظر و روحيه من در باب آزادي انديشه بياطلاعيد... چرا که بدان معتقدم و مقدسش ميشمرم.
2. حوادثي را که براي سايتهاي ايراني اتفاق ميافتد، در پيشنهادتان در نظر نگرفتهايد...
"فرهنگ سياسي"...
با ظرفيت و متانتي که داريد بايد دريافته باشيد، هرگونه اخطار يا حذف و قفل کردن از طرف ما، خوشايند و گوارا نيست...
حذف يا قفل کردنهاي من بيشتر حالت پيشگيرانه دارد... اگر جناب پيرجو بخواهد دخالت کنند جديتر با دوستانمان برخورد ميشود...
به يادم آمد سري به تاپيک روشنفکري شما بزنم... بحث جالبي...
سلام دوست گرامي!
علتش نخست گزارشي بود که از تاپيک ارسال شده بود
و بعد سمت و سوي سياسياي که پيدا کرده بود...
ترجيح داده شد به جاي اخطار تاپيک حذف بشود...
براي دفعهي بعد موضوعاتي که چنين پيشبيني ميشود، مطرح نکنيد...
سپاسگزارم
درين سراي بيکسي کسي به در نميزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نميزند!
يکي ز شبگرفتگان چراغ بر نميکند
کسي به کوچهسار شب، در سحر نميزند
نشستهام در انتظار اين غبار بيسوار
دريغ کز شبي چنين سپيده سر نميزند!
"ه. الف. سايه"
وقت آن شد که به زنجير تو ديوانه شويم
بند را برگسليم، از همه بيگانه شويم
خانه سپاريم، دگر ننگ چنين جان نکشيم
خانه سوزيم و چو آتش سوي ميخانه شويم
سخن راست تو از مردم ديوانه شنو
تا نميريم، مپندار که مردانه شويم!
دلم گرفته! خدا را تو دلگشايي کن!
من آمدم به اميدت تو هم خدايي کن
به بوي دلکش زلفت که اين گره بگشاي
دل گرفتهي ما بين و دلگشايي کن!
"ه. الف. سايه"
(به اميد دلگشاييام آمدهام...!)
مرغ دريا خبر از يک شب توفاني داشت
گشت و فريادکشان بال به دريا زد و رفت
چه هوايي به سرش بود که با دست تهي
پشت پا بر هوس دولت دنيا زد و رفت
"ه. الف. سايه"