من یاد گرفتهام “دوست داشتن دلیل نمیخواهد…”
دل میخواهد…!
ولی نمیدانم چرا
خیلیها…
و حتی خیلیهای دیگر…!
میگویند:
این روزها…
دوست داشتن
دلیل میخواهد…!!
و پشت یک سلام و لبخندی ساده…
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده،
دنبال گودالی از تعفن میگردند!
اما
من سلام میگویم
و لبخند میزنم
و قسم...
من یاد گرفتهام “دوست داشتن دلیل نمیخواهد…”
دل میخواهد…!
ولی نمیدانم چرا
خیلیها…
و حتی خیلیهای دیگر…!
میگویند:
این روزها…
دوست داشتن
دلیل میخواهد…!!
و پشت یک سلام و لبخندی ساده…
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده،
دنبال گودالی از تعفن میگردند!
اما
من سلام میگویم
و لبخند میزنم
و قسم...
[IMG]
زمستان و تابستان نداشت
سر تمام قرارهایمان
باران می گرفت
و دست هایت را محرم می کرد این حیرت
حالا ولیدیدارها
وقت کُشی هایی ست
خشک و خالی
و نَمی هم اگر بزند
به اخبار وضع آب و هوا مربوط است
نه جانم
هیچ گلدان کوچکی دیگر
خوشبختیِ بزرگش را
مدیون قرارهای ما نیست
گاهی آدمها به هر دلیلی یا اصلا"بی دلیلزخم بر روح یكدیگر می زنند
در گذر زمان این زخمها التیام می یابند
و می شود زخم زننده را فراموش كرد
یا حتی به رسم خوبان او را بخشید
اما گاهی كسی روحت را زخمی می كند
می ماند و بر زخمت نیشتر می زند
و اندكی نمك هم چاشنی اش می كند
و تو درد می كشی ،ناله می كنی
اصلا"...
تو سكوت كردی و نگاه خدا بر من بیچاره سنگین شد
خطای بی تكرار دلم
همتای گناه نخستین شد
جانم از بهشت یادت هبوط كرد
ساكن غربت سرد زمین شد
باز هم كابوسهای سیاه و تلخ
قاتل خوابهای خوب و رنگین شد
مرغ شادی پرگشود از دلم
لانه ی جغدشوم وغمگین شد
گاهی آدمها به هر دلیلی یا اصلا"بی دلیلزخم بر روح یكدیگر می زنند
در گذر زمان این زخمها التیام می یابند
و می شود زخم زننده را فراموش كرد
یا حتی به رسم خوبان او را بخشید
اما گاهی كسی روحت را زخمی می كند
می ماند و بر زخمت نیشتر می زند
و اندكی نمك هم چاشنی اش می كند
و تو درد می كشی ،ناله می كنی
اصلا"...
.... شما دخترها جوان هستید و دوست داشتنی . به زودی از جنگل درس خواندن ها بیرون می روید و به محوطه ی باز زندگی می رسید. در آن می رقصید ، گریه می کنید. در آن همه چیز را می یابید و از دست می دهید ، گاهی همزمان.
در این زندگی از همه چیز می توان چشم پوشید . چشم پوشیدن فریبنده ترین طریقه ی از دست دادن...
آرام باش
حوصله کن
آبهای زودگذر هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا از ملاقات ماه و گفت و گوی باران بازداشته اند
من برای رسیدن به آرامش تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد
حالا آرام باش همه چیز درست خواهد شد...!
[IMG]
آرام باش
حوصله کن
آبهای زودگذر هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا از ملاقات ماه و گفت و گوی باران بازداشته اند
من برای رسیدن به آرامش تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد
حالا آرام باش همه چیز درست خواهد شد...!
[IMG]تو شگفت انگیزی ، سزاوار و دوست داشتنی
این همه را قدر بدان ..
نه کسی چون تو بوده و نه کسی چون تو خواهد بود
تو یگانه ای و بدیع و هر آنچه از تو چنین موجود بی همتایی ساخته
در خور عشق است و تحسین ..
هرگز به دست اش ساعت نمی بست ؛ روزی از او پرسیدم :پس چگونه است که همیشه سر ساعت به وعده می آیی ؟
گفت : ساعت را از خورشید می پرسم .
پرسیدم : روزهای بارانی چطور ؟
گفت : روزهای بارانی ، همه ساعت ها ساعت عشق است ..
[IMG]
راست می گفت یادم آمد که روزهای بارانی ، او همیشه...
هرگز به دست اش ساعت نمی بست ؛ روزی از او پرسیدم :پس چگونه است که همیشه سر ساعت به وعده می آیی ؟
گفت : ساعت را از خورشید می پرسم .
پرسیدم : روزهای بارانی چطور ؟
گفت : روزهای بارانی ، همه ساعت ها ساعت عشق است ..
[IMG]
راست می گفت یادم آمد که روزهای بارانی ، او همیشه...
[IMG]بعضی آدمها را نمی شود ، داشت ..
فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت ..
بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند ..
یا تو برای آنها !
اصلاً به آخرش فکر نمی کنی
آنها برای این هستند که دوست شان بداری ..
آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق ..
یک جور...