نتایح جستجو

کــآش روزهــآے زنــدگــے اَم کــوتـآه بود . . بــه تـِعدآد نــَפֿــ هـآے یــک پـآکــَت ســیگــآر . . کــَم اَســت ، مـے دآنــَم . . اَمـآ بـآ عـِشــق تـو בوב مــے شـُבَنـב وَ بــَر بـآב مــے رَفـتـَنـב

این روزگار مرد پیدا نمی شه که تو قولشو از من می خوای! :d حالا واسه چی قول بدم عصن؟! :huh:

چقدر تلخ بود کودکیم! که سیگار را قاتل پدرم می دانستم و چقدر سخت است امروز که قاتل پدرم را روزی هزار بار می بوسم...

ودوباره هرشب همین بساط است چای پررنگ…وگاهی قهوه ای تلخ ودوباره بعد ازمرور خاطرات گذشته…. سیگار پشت سیگار!

چه قدر چای که ننوشیدم، در کافه هایی که با تو نرفتم... و چه نیمکتها که مرا کنار تو، ندیده... فراموش کردند …

سلام. بعله! فرصت داری فعلا :D

چه قولی؟! :huh:

صفحه رو رفرش نکرده بودم. واسه همین خارج شدم خود به خود[IMG]

نظرتون رو در مورد عکس زیر بدین!... البته یه نکته رو در نظر داشته باشید که تمرکز عکس بیشتر رویِ سنگفرشه!

خو برو! :d

میسی... همچنین تو :gol:

لَلام

سلام عزیزم. چطوری خوبی؟! یه هفته ای مسافرت بودم و بعد از اونم یک روز در میون هستم تقریبا!

خو دیر نکنی که دلت زیاد تنگ میشه!:d

محمد رضا الان ما چی رو تحلیل کنیم ؟! :huh:

خو خدا رو شکر :D

عصن هر چی تو بگی! تو خوبی! :d سلامتی!... خبر خاصی نیست. بد نیست. خدا رو شکر خوب می گذره!... میسی عزیزم. تو هم همین طور! چه خبرا از خودت؟!

نه بابا! این جوریا هم نیست!:d

قهر نکن بهت نمیاد! اونوخ دلم تو رو نمی خواد :d

دقیقاً! :D