مشب هوای باغ نگاهم بهاری است
واژه به واژه کار دلم بیقراری است
باران و رود و چشمه و دریا قلم شدند
برگ درخت و بال ملک دفترم شدند
بی تابم امشب و تب شعری گرفته ام
با جمع شاعران، شب شعری گرفته ام
سعدی! نگاه کن به رخش باز جان بگیر
از باغ های نخل علی "بوستان" بگیر
حافظ! بیا و شاعر این بارگاه باش...