نتایح جستجو

  1. mani24

    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    بی تو دلگیر است عصر جمعه ها بوی نرگس می دهد پس ، کوچه های شهر ما از کلاس عمرمان یک جمعه دیگر گذشت ای آخرین توسلِ سبزِ دعای ما؛ آیا نمی رسد به حضورت دعای ما؟ شنبه، دوباره شنبه ...، دوباره سه نقطه چین؛ بی تو، چه زود می گذرد هفته های ما ...
  2. mani24

    سرزمين روياها

    این چشم نیست که تو را می بینـــــد این تمــــــام من است که در تو غرق شــــده... وقتی نفس می کشــــی انگار منم که بازدم لحظه های نابــــــــ توام وقتی خراشـــــــی مرا به درد می آورد انگار تویــــی که در هم می شکنـــی وقتی لبتـــــــــ تبسم می آفرید انگار منــــم که از عمق شکفتــــه می...
  3. mani24

    گفتگوهای تنهایی

    برای رفتــن چنـد روز طول می کشد تا پاهـایم راضـی شوند؟ چنـد مـاه طول می کشد تا دهـان ِ چمـدان را ببنـدم؟ امـا دلــم... بگـو چنـد سـال طول میکشد تا دلــم راضـی شـود؟... آرش امینـی
  4. mani24

    یادداشت کن !

    ای کــاش گفته بــودی ... ای کــاش گفته بــودی که عاشـق دیگــری شده ای ... مــن خــودم عـاشـق بـودم ... درکت می کـردم ! ! ! ! !
  5. mani24

    ** براي من نوشتي براي تو نوشتم**

    سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟ صبح تا نیمه ی شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن می گویی گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریا است؟ نوری از روزنه فرداهاست یا خدایی است که از روز ازل...
  6. mani24

    »«»« زنـــدگـی یعنــــی .. »«»«

    اولین شعر و آخرین غزلم! بوسه باران، بيا! بيا بغلم پرسه ی بی ترانه را چه کنم؟ کوچه شعر ِ تو بهترین محلم عشق ِ نابم! که تو عیار ِ منی جز تو هر خنده می کند بدَلم در خودم - بی تو – مُرده، می پوسم زندگی زهر می شود، عسلم! نگذار این چنین فنا بشوَم من که در عشق و عاشقی مثَلم شب ِ «ققنوس» پرورم -...
  7. mani24

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
  8. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  9. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  10. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    چند سال پيش در يک روز گرم تابستان پسر کوچکي با عجله لباسهايش را درآورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش ميکرد و از شادي کودکش لذت ميبرد .مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي فرزندش شنا ميکند .مادر وحشت زده به سمت درياچه دويد و با فرياد پسرش را صدا زد . پسر سرش را برگرداند...
  11. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    مادر خسته از خر يد برگشت و به زحمت ، زنب ي ل سنگ ين را داخل خانه كش يد . پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و م يخواست كار بدی را كه تامی كوچولو انجام داده ، به مادرش بگو ي د . مامان ، مامان ! وقتی من داشتم تو حياط بازی ميكردم و بابا » : قتی مادرش را د يد به او گفت داشت با تلفن صحبت م ی كرد تام ی...
  12. mani24

    داستان هاي كوتاه

    آفتاب تازه داشت در میومد. هوا کم کم داشت روشن میشد. اولین پرتوهای نور خورشید به اتاق 54 اتاق بلوطی تابید. اتاقی که پذیرای دختر و پسری جوان بود. دختری از یک خانواده ثروتمند و پسری از خانواده ای نسبتا معمولی. جاناتان بیدار شده بود و چشم به سقف دوخته بود. داشت فکر میکرد. به آینده خودش و جسیکا. در...
  13. mani24

    داستان هاي كوتاه

    روزی روزگاری زنی در کلبه­ای کوچک زندگی می­کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می­کرد و با او به راز و نیاز می­پرداخت.. روزی خداوند پس از سال­ها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه­اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست...
  14. mani24

    آغوش

    آغوشـــــــت غـــــــاری است که وســــــــوسه میکند همــه را برای پیــــــــامبر شدن !!!
  15. mani24

    فراق یار

    لحظه* های با تو بودن از عمرم حساب نمی شوند از آخرتم حساب می شوند ، از بهشت...
  16. mani24

    فراق یار

    لحاف من قرمز مشکی بود چرا الان سفیده..؟؟ بالشم مثه پنبه نرم بود چرا الان مثه سنگ شده...؟؟مامان..؟؟ شبا ی لیوان آب برام میذاشتی بالا سرم , چرا الان دیگه نیست..؟؟ مگه بارون اومده چرا همه جا بوی خاک میده...؟؟ چرا شماها منو میشورید , مگه خودم دیگه نمیتونم...؟؟ نکنه, نکنـــــه دیگه زنده...
  17. mani24

    فراق یار

    تقصیر تو نیست... مقصر معلم دستور زبان فارسی بود به من نگفت که من با هر تویی ما نمی شدیم..!!
  18. mani24

    برای تو می نویسم

    حرمت نگه می دارم اگر نه باید تو را عاشقانه های تو را خاطرات تو را می بستم به بد و بیراه باید اصالت تو را می بستم به نانجیب ترین حرف هایِ رایجِ کوچه و خیابان فحشِ آدم و عالم را می کشیدم به عشقِ بی صاحبت روزهای بی پدر مادرِ تنهایی شب های لا مروت بی خوابی غروب های نحسی که صدای اذان بلند می شود...
  19. mani24

    اینجا دفتری است از لحظه لحظه خاطرات من ........ از قهرها و اشتی ها از دلدادگیها از دوست...

    اینجا دفتری است از لحظه لحظه خاطرات من ........ از قهرها و اشتی ها از دلدادگیها از دوست داشتنها از دور شدنها از اشکها و از لبخندها مینویسم و دفترم را مرور میکنم ......زیرا دربرگیرنده تمامی خاطرات من است .......... مانی [IMG]
  20. mani24

    اری برای تو مینویسم زندگی من ........ برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد...

    اری برای تو مینویسم زندگی من ........ برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد .... دستانت را لمس می کنم ......... صورتت را نوازش می کنم ..... تو را در اغوش می گیرم ..... برایت از دلم میگویم ..... از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند ...
بالا