نتایح جستجو

  1. mani24

    زندگی من .. دل به دل میگوید که دلدار کیست ...که صندوقچه ی اسرار خاطرات چیست ... دلم غوغای عشق...

    زندگی من .. دل به دل میگوید که دلدار کیست ...که صندوقچه ی اسرار خاطرات چیست ... دلم غوغای عشق است و بس .. مگر عاشقی کار دلدار نیست ؟ پس چرا تورادراین محفل رویایی زمزمه یار نیست ؟ من مملوء از هر چه احساس دلواپسی ..تو را میجویم وانتظارم را پایانی نیست .. کجایی یار من ؟...که من از احساس تو...
  2. mani24

    عشق من در کوچه ها ..... ترنم اسمان نواخته میشود ... باران میبارد ... بوسه های عشق بر جای...

    عشق من در کوچه ها ..... ترنم اسمان نواخته میشود ... باران میبارد ... بوسه های عشق بر جای پای عاشقان نواخته میشود ... تو مرا میبینی .....در خودت ... دستم را میگیری ... و مرا به اسمان دلت رهسپار میکنی ......جانم را به جانت پایپند میکنی ... فصل نگاهمان را .....چه عاشقانه تماشا میکنیم...
  3. mani24

    عشق من دستانت ......گرمی خورشید را دارد ... چشمانت ....پاکی اسمان را ... بزرگی قلبت به...

    عشق من دستانت ......گرمی خورشید را دارد ... چشمانت ....پاکی اسمان را ... بزرگی قلبت به اندازه دنیا ... سینه های مردانه ات که مرا تکیه گاهی محکم است ... مرا ...... چه موهبت بزرگیست که تو را دارم ... شاهزاده ی من ... Click here to view the original image of 720x539px. [IMG]
  4. mani24

    چه زیباست لحظه ای که چشمانت را گرفته ام و میگویم کیستم ...... دستانم را بگیری و بگویی ...مگر من...

    چه زیباست لحظه ای که چشمانت را گرفته ام و میگویم کیستم ...... دستانم را بگیری و بگویی ...مگر من جزتو همدم دیگری دارم عشق من ..... [IMG]
  5. mani24

    روزی یک نفر از من پرسید زندگی زیبا چیست ؟؟ و من ان لحظه دستان تو را گرفتم ..... بوسه ای بر...

    روزی یک نفر از من پرسید زندگی زیبا چیست ؟؟ و من ان لحظه دستان تو را گرفتم ..... بوسه ای بر لبانت زدم و تو را به اغوش کشیدم .... وبه او لبخند زدم.... :gol: [IMG]
  6. mani24

    عشق من میدونی همه ی زندگی منی ..... میدونی جان من به نفسهای تو بسته است .... میدونی تمام شب...

    عشق من میدونی همه ی زندگی منی ..... میدونی جان من به نفسهای تو بسته است .... میدونی تمام شب به شوق دیدار تو پلک هایم را بر روی هم میذارم که چهره ی تو بینم .... میدونی که وجودم از وجود تو گرفته شده ........ من هیچ چیز را بدون تو نمیخواهم چون همه ی دنیای من توئی ... عشق من .... Click...
  7. mani24

    شاهزاده من ... دریا ما را به ساحلش میخواند .... ابر های باران زا ما را برای استقبال از قطره...

    شاهزاده من ... دریا ما را به ساحلش میخواند .... ابر های باران زا ما را برای استقبال از قطره های حاوی از عشقش میخواند .... ببین ... اغوشم برای توست ....گوش فرا بده به امواج که عشق را همراه دلهایمان زمزمه میکنند ... نگاهم را بخوان که منم اواره نگاه تو .... مرا به اغوشت رهسپار بدار .. زندگی...
  8. mani24

    هیچ وقت سکوت زن راساده نپندار... انجا که زن بعد از کلی مبارزه به تو میفهمانددوستت دارد... وقتی...

    هیچ وقت سکوت زن راساده نپندار... انجا که زن بعد از کلی مبارزه به تو میفهمانددوستت دارد... وقتی ساکت شد.... بدانکه خیلی سخت به خودش قبولانده تو دوستش نداری.... و هر چقدر هم تمام عالم به او بگویند او را دوست دارند.... دیگر برایش فرقی نخواهد داشت...
  9. mani24

    دعا برای سلامتی دوست عزیزمون

    Click here to view the original image of 700x505px. أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ
  10. mani24

    [IMG] این دفتر سپید پر است از تمام تو هر چند نانوشته که دوستی به رسم من این است نادیده...

    [IMG] این دفتر سپید پر است از تمام تو هر چند نانوشته که دوستی به رسم من این است نادیده دوست داشت نانوشته خواند... در سردی زمستان دلت گرمتر از بهار
  11. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  12. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    پيرمردي صبح زود از خانه*اش خارج شد. در راه با يک ماشين تصادف کرد و آسيب ديد. عابراني که رد مي*شدند به سرعت او را به اولين درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: بايد ازتو عکسبرداري شود تا جايي از بدنت آسيب نديده باشد. پيرمرد غمگين شد و گفت عجله دارد...
  13. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش را جمع و جور کرد، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد، تو چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگویم مشقهایت را تمیز بنویس و دفترت را...
  14. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    چند سال پيش در يک روز گرم تابستان پسر کوچکي با عجله لباسهايش را درآورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش ميکرد و از شادي کودکش لذت ميبرد.مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي فرزندش شنا ميکند.مادر وحشت زده به سمت درياچه دويد و با فرياد پسرش را صدا زد . پسر سرش را برگرداند...
  15. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود. ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز... وای خدای من، خیلی درست کردی.. حالا برش گردون.. زود باش. باید بیشتر کره بریزی.... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن می*سوزن. مواظب باش. گفتم...
  16. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    یک خانم معلم ریاضی به یک پسر هفت ساله ریاضی یاد می*داد. یک روز ازش پرسید: اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: ۴ تا! معلم نگران شده انتظار یک جواب صحیح آسان رو داشت (۳). او نا امید شده بود. او فکر کرد “شاید بچه خوب گوش...
  17. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  18. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  19. mani24

    من با نخستین نگاه تو اغاز شدم زندگی من ... [IMG]

    من با نخستین نگاه تو اغاز شدم زندگی من ... [IMG]
  20. mani24

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ 7مرتبه ، التماس دعا
بالا