سارا به جک :
در سلامت و بيماري ،در روزهاي خوش و ناخوش،
دل به دريا ميزنم و همه خطرات رو به جون ميخرم چون تورو دوست دارم
جک : من چيزي ننوشتم و نميتونم به راحتي کوتاه بيام از بابت اين غفلت، ولي ي چزيي رو خوب ميدونم
اونم اينکه : هرگز نتونستم به زيبايي تو بنويسم؛ پس فقط ميتونم بگم دوستت دارم...