نتایح جستجو

همین عصرها که بنشینی یک گوشه زل بزنی برای چند دقیقه به دور دستهای خیالت یعنی همان لحظه...... خاطره ای تمام تو را رنج می دهد....!

به کجا چنین شتابان؟؟؟؟ آنجا یک قهوه خانه بود...... اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای، چرا؟ دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای می خوردیم؟ عجله، همیشه عجله......

همیشه بخشی از آدم جایی جا می‌ماند آدم می‌رود اما بخش مهمی از او جایی جا می‌ماند در اتاق کودکی زیر درختانی یا در چشم‌های عابری ..... آدم نمی‌داند چه گــم کرده است! همیشه بخشی از او نیست.......

������������������������������������������������

با گریه های یکریز یکریز مثل ثانیه های گریز با روزهای ریخته در پای باد با هفته های رفته با فصل های سوخته با سالهای سخت رفتیم و سوختیم و فروریختیم با اعتماد خاطره ای در یاد اما آن اتفاق ساده نیفتاد قیصر امین پور

حال خوب استمراری.....

گاهی تنها یک نسیم ملایم بهاری انقدر دلنشین میشود که تمام روز برایت سرخوشی هدیه دارد.... گاهی حرفی، نگاهی، سر زدنی حتی مجازی برایت انرژی وصف نشدنی دارد که آن سرش ناپیدا... گاهی....

تکرار بود و نبود.... تکرار دیروز...امروز....فردا.... تکرار چرخیدن زمین....خورشید....زمان.... تکرار خوب ....تکرار خوب استمراری حال خوب استمراری... گذشته شیرین استمراری.... آینده ......بعید.... آینده خوب .....استمراری استمرار خوبی ها..... استمرار .....

كسی كه سنگدله شاید یه روزی مهربون بوده شكستن اعتمادشو وقتی خیلی جوون بوده هر اندازه كه میجنگه بازم حس میكنه بس نیست مثه تبعیده تنهاییش كه منتظر هیچكس نیست شاید پلای برگشتو خودش عمدا خراب کرده......... فریدون-اسرایی

اشتباه کردم....‌ دوباره بر گردم؟؟؟؟؟......عقب از بیست سالگی .... نه ده سالگی.... نه از .... نمی دونم از روز اول.‌‌‌.. شاید منفی نه ماه و نه روز و نه ساعت....

بی حالی ....استمراری

من که آتش شده ام ......

تکرار ......تکرار....

...... ......... .......

برایت دلتنگی عصر پاییز را می فرستم مثل کلاغهای دم غروب هیج جا نیستم فقط گاهی یکی از پرهایم میافتد............................. کتایون ریزخراتی.

‏روی زرد و لرزش را از که پنهان میکنم؟؟ ‏"نـقـطه ضعف بـرگـها را بـاد پیـدا مـیکنـد"

4.3.2.1.0.

بزن باران، که من هم ابری ام..... بزن باران، پر از بی صبری ام....