نتایح جستجو

  1. م

    ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی‌ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟

    ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی‌ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟
  2. م

    من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد دعای یک لب مستم که مستجاب نشد من آن گلم که در آتش دمید و پرپر...

    من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد دعای یک لب مستم که مستجاب نشد من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد پیامبری که به شوق رسالتی ابدی درون غار فنا گشت و انتخاب نشد...
  3. م

    ای شوخ کمرباریک دورم ز تو و نزدیک تو ترکی و من تاجیک .............. "بابک افرا"

    ای شوخ کمرباریک دورم ز تو و نزدیک تو ترکی و من تاجیک .............. "بابک افرا"
  4. م

    دلم باران میخواهد و دلی خوش.................

    دلم باران میخواهد و دلی خوش.................
  5. م

    دلـــــم یک خیابان می خواهد بی انتهـــــــا بارانــــی نم نـــم و یک خـــــــدا که کمی با...

    دلـــــم یک خیابان می خواهد بی انتهـــــــا بارانــــی نم نـــم و یک خـــــــدا که کمی با هــــم راه برویــــم.........
  6. م

    خدا می داند گاهی دلم می خواهد دست خودم را بگیرم فقط بروم یک جای دور خیلی دور دورتر از...

    خدا می داند گاهی دلم می خواهد دست خودم را بگیرم فقط بروم یک جای دور خیلی دور دورتر از دورها......................................
  7. م

    بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته بزن تار و بزن تار بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار بزن...

    بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته بزن تار و بزن تار بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار بزن تار و بزن تار برای کوچه غمگینم برای خونه غمگینم برای تو برای من برای هر کی مثل ما داره می خونه غمگینم بزن تار ای همیشه با من و از من قدیمی تر واسه اون که تو کار عاشقی می مونه غمگینم........................
  8. م

    من تفنگی شده ام رو به نبودن هایت رو به یک پنجره در جمعیت تنهایت فکر کردم که خودم را به تو...

    من تفنگی شده ام رو به نبودن هایت رو به یک پنجره در جمعیت تنهایت فکر کردم که خودم را به تو نزدیک کنم نزدیک کنم بی هوا بین ابروی تو شلیک کنم شلیک کنم خنده های تو مرا باز از این فاصله کشت قهر نه دوری تو قلب مرا بی گله کشت موج موهای بلند تو مرا غرق نکرد حسم از سردی این بی خبری فرق نکرد از...
  9. م

    یادت رد شد............... برگی افتاد از افرایی ایوان پر شد از تنهایی بادی خزید و...

    یادت رد شد............... برگی افتاد از افرایی ایوان پر شد از تنهایی بادی خزید و آرامید................................................
  10. م

    تو آه منی اشتباه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم تو همسفر نیمه راه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم؟...

    تو آه منی اشتباه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم تو همسفر نیمه راه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم؟! پناه منی تکیه گاه منی؛ که زمزمه ات مانده در گوشم گناه منی بی گناه منی! که بار غمت مانده بر دوشم.... صدای توام پا به پای توام؛ تو میبری ام رو به خاموشی غریبه ترین آشنای توام؛ که میکشدم این فراموشی…...
  11. م

    ما به خودمان یک عذرخواهی بدهکاریم برای تمام وقتهایی که سکوت کردیم ... مبادا آدم روبه رو، دلش...

    ما به خودمان یک عذرخواهی بدهکاریم برای تمام وقتهایی که سکوت کردیم ... مبادا آدم روبه رو، دلش چون ما بشکند............
  12. م

    ......

    ......
  13. م

    .......

    .......
  14. م

    اي ايران مرزت چه ها كشيد چه خون ها در دامنت چكيد دور از تو شد مهر مردمان كي برپا ماني در اين...

    اي ايران مرزت چه ها كشيد چه خون ها در دامنت چكيد دور از تو شد مهر مردمان كي برپا ماني در اين جهان اي ... دشمن تو آشنا و در همين سراست در كمين عشق و حس و جان و خون ماست بر حال خويش انديشه كن راهي نوين را پيشه كن در راه نو آزادگي را مبر از ميان ويرانه كن ريشه بربران آزادي بهتر ز گوهر است كي در تو...
  15. م

    من و تو و زمین حضور اتفاقی خطوط خالی از خمیم و بی تلاقی پر از شنیدنی ترین ترانه هاییم ببین اسیر...

    من و تو و زمین حضور اتفاقی خطوط خالی از خمیم و بی تلاقی پر از شنیدنی ترین ترانه هاییم ببین اسیر این سکوت بد صداییم می آمیزم با چشمانت از تو در تو بی تو هر حادثه را می جوشاند در من شعری گاهی یادت در فاصله ها نگاه بی تفاوتم صدای سردم من از سراب آسمونت توبه کردم آهای خزون داغ باغ بی بهاری شبیه...
  16. م

    خدا ڪند انگور ها برسند جهان مست شود تلو تلو بخورند خیابان ها به شانه ی هم بزنند رییس جمهور ها و...

    خدا ڪند انگور ها برسند جهان مست شود تلو تلو بخورند خیابان ها به شانه ی هم بزنند رییس جمهور ها و گداها مرز ها مست شوند برای لحظه ای تفنگ ها یادشان برود دریدن را ڪاردها یادشان برود بریدن را قلم ها آتش را، آتش بس بنویسند.. خدا ڪند مستی به اشیاء سرایت ڪند پنجره ها، دیوارها را بشڪنند #الیاس_علوی
  17. م

    دل که تنگ است کجا باید رفت ؟ به در و دشت و دمن ؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن ؟ یا به یک...

    دل که تنگ است کجا باید رفت ؟ به در و دشت و دمن ؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن ؟ یا به یک خلوت و تنهایی امن دل که تنگ است کجا باید رفت ؟ پیرفرزانه من بانگ برآورد که این حرف نکوست ، دل که تنگ است برو خانه دوست . . . شانه اش جایگه گریه تو سخنش راه گشا بوسه اش مرهم زخم دل توست عشق او چاره...
  18. م

    حال گیج استمراری حال گیج استمراری حال گیج استمراری

    حال گیج استمراری حال گیج استمراری حال گیج استمراری
  19. م

    خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل...

    خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر آسمان بی هدف بادهای بی طرف ابرهای سر به راه بیدهای سر به زیر ای نظاره ی شگفت ای نگاه...
  20. م

    حال بد استمراری

    حال بد استمراری
بالا