مے گویندپرخاشگر شده ام! نه ، فقط هرڪس ڪ ِ لحظه اے یاد تـرا از ذهنم بگیرد گیرم با یڪ عطسه ے معمولے نمے توانم سر بـ ِ تنش بگذارم! می گویند خواب ندارم نه!فقط منتظر تـُ ام مے ترسم چشم روے هم بگذارم و بیایے! چیزیم نیســت ... ! دَر عوض ، موسیقے آرام گوش مے دهم! قُرص هایم را دوبرابر مے خورم! و رگ...