به اينكه فردا بعد از ظهر ميخواهيم با بچه هاي مدرسه بريم كوير ،قراره تا اخر شب اونجا باشيم،از الان ذوق ديدن ستاره ها توي اسمون كويررو دارم ميخوام برم ،تنها ،فقط بشينم دل سير اسمون رو ببينم،حتما اسمون كوير با اسمون خونمون فوق فرق داره!يادم باشه هات چاكلتمم با خودم ببرم!
قاصدك هان،چه خبر اوردي؟
از كجا وزكه خبر آوردي؟
خوش خبر باشي،اما،اما
گرد بام و در من بي ثمر مي گردي
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه زديار و دياري باري
برو انجا كه بود چشمي و گوشي با كسي
برو انجا كه تو را منتظرند!
توي دوره ي دانشگاه خيلي سرم بالا بود و مغرور بودم ،دوره ي ليسانسم توي دانشگاه يك سالن بزرگ بود كه وسط اين سالن يه ستون بود هنوز هم فكر كنم باشه،معمولا هم پسرها توي اون سالن روي صندلي مي نشستن ،هميشه اروم و سنگين راه ميرم يه روز ازمايشگاه فيزيولوژي داشتم دير كرده بودم توي سالن يه خورده تندتر...