آجویی شیطونیااا
بیچاره دختر خالتتتتت
من یه دوست فابریک دارم اسمش نرگسه
همین6 ماه پیش بایکی ازترم بالایی رشته کامپیونتر عروسی کرد
گفت اجی بیا خونه باهم درس بخونیم
منم رفتم
وایسادم پشت در در زدم درو وانکرد
همینجوریا دسگیره رو کشیدم پایین دیدم دربازه
یهو همونجور که غر میزدم که چرا در بازه رفتم...