نتایح جستجو

آمــــــــــــریکــــــا هیــــــچ غلطــــــی نمیتــــــواند بکنــــــد حتــــــی نمیتــــــونــــــه قیمــــــت دلارشو تو ایــــــــــــــــــران ثابت نگــــــه داره [IMG]

قابل تو نو نداشـــــــــــــــــــــــــتــ

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند: بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را چرا آفریدی ؟ خداوند گفت:غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب میشناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد [IMG]

گفت:من تنهایم هیچکس اینجا نیست گفت:اگر اشک به دادم نرسد می شکنم اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم بر لب کلبه ی محصور وجود من در این خلوت خاموش سکوت اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم اگر از هجر تو آهی نکشم اندر این تنهایی به خدا می شکنم به خدا می شکنم من به آمار زمین شک دارم چه کسی گفته که این سطح پر...

آنقـــــدر دلـــم را شکسته انـــد کـــه تمام راه هــای منتهی بـــه دل خــراب شـده است چندیست تــابـــلو زده ام کارگران مشغول کارنـــد آهسته بــرانید نـــه بـــرای دل شکسته ام بــــــرای شما کـه از زخـم دلـــم زخــم بـــر نــداریـــد [IMG]

خـــدایـــا دل چگونه کالائیست؟ که: تو شکسته آن را خریداری![IMG]

خــــدایــا دیـدی؟؟!!! کلی بـــــــاران فرستادی تـــا این لکه هـــا را از دلـــم بشویـــی... ...... من کـــه گفته بـــودم لکه نیست ، زخــــــــــــــــــــــم است[IMG]

بلنــــد بخـــوان درشت بنـــویس آویـــزه ی گوشت کن کـــه : "تــقـــوا" آن نــیــست کـــه بــا یک "تـق" ، "وا" بــــرود ... !!! [IMG]

معلم : برای سفید بودن برگ نقاشی ام تنبیهم کرد و "همه " به من خندیدند ... اما من خدایی را کشیده بودم که "همه" میگفتند دیدنی نیست [IMG]

..........°*”˜”*°'╲ ........______ ( '\ .\ ......________)_╲\ .......(__________) (´¯`) ... ....( / ‘ ◕ - ◕ ’ \ )-'˜”˜' ... .......{ ( ( ) (_) ( ) ) } ......'{ ; , .")=("-. , ; } ......'{░'- -`- - `- -'░} ...,` ' - .░░░░░ . - '.`, . /..(........-☀-.......) ..\ .|..(.........-☀-.......) ..'|...

سـرگـــــردان... میان پاییـــز... . . . همراه برگــ ها کـــــاش.... مرا هم جایی می‌برد! بـــاد... جایی کنار تـ ـ ـ ـ ــــو... [IMG]

سرم را روی شانه پنجره می گذارم و گریستن آسمان را می نگرم. چه بی پروا می گریی عشق . دانه های اشک بر روی گونه های شیشه می لغزد و خاطرات به روی گونه های من. پنجره های روبه روبسته اند. این روزها دیگر کسی به دیدار باران نمی آید دیگر کسی عاشق نمی...

[IMG]

[IMG]

[IMG]

دست در دست من گذاشت، نشست، میخندید گرچه دیدم که داشت میشکست، میخندید گفتم: برو! برایت بسیار مثل من هست بغض کرد و گفت: البته هست! و میخندید [IMG]

خواستم خودمو گول بزنم همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای وگفتم فراموش یه چیزی ته قلبم خندید و گفت...

[IMG]

[IMG]

[IMG]